بهادرآغا، که در خنثی سازی ماین مهارت داشت، شش بار در جریان خنثیسازی ماینهای جاگذاری شده از سوی طالبان، جراحت برداشته بود. او به شوخی گفته بود که در انفجار هفتمین ماین در جریان خنثی سازی آن، ممکن زندگی خود را از دست بدهد؛ اما این شوخی وی به واقعیت مبدل شد.
پس از خنثی سازی صدها ماین و مواد انفجاری، این ماین در جریان خنثی سازی، زندگی او را گرفت.
این پولیس افغان که ۳۱ سال سن داشت،برای خنثی سازی ماینها و مواد انفجاری، بدون داشتن کلاه محافظتی، واسکت زرهی و دستکش، پیشتر از نیروهای افغان میرفت و ماینها را خنثی میساخت، این گونه زندگی تعدادی زیادی از مردم را نجات داد.
بهادرخان میدانست که بدون وسایل محافظتی، ممکن است که یک حرکت نادرست زندگی وی را بگیرد؛ اما با وجود آن هم برای ادامه زندگیش، این احتمالات را پذیرفته بود.
بهادرخان در مصاحبه با بین اندرسن، خبرنگار "وایس نیوز" در اکتوبر سال ۲۰۱۶ میلادی با خنده گفته بود "شش بار زخمی شده ام و در بار هفتم ممکن است زندگی خود را از دست بدهم".
جنگ چهل ساله در افغانستان، این کشور را در داشتن ماینهای جاگذاری شده در زمین، در ردیف نخست قرار داده است.
بربنیاد آمار سازمان ملل متحد در سال گذشته، مواد انفجاری و ماینهای جاگذاری شده، جان ۶۰۰ افغان را گرفته است که بیش از صد تن آنان به شمول بهادرخان فقط در هلمند قربانی انفجار ماینهای جاگذاری شده، اند.
برادرخانم بهادرخان در مصاحبه با آژانس خبری فرانس پرس گفت که طالبان به عوض جاسازی یک ماین، دو ماین را جاگذاری کرده بودند، که با خنثی شدن اولی، ماین دوم انفجار کرد.
او افزود "ماین دوم... بهادرخان را از ما گرفت".
به دلیل وضعیت امنیتی هلمند، خبر مرگ این سرباز پولیس در جریان چند ماه گذشته، نشر نشد.
نزدیکان بهادرخان میگویند که این پولیس "مسلکی و وطن پرست" از کشته شدن اعضای خانوادهاش به ویژه از از کشته شدن مادرش به دست طالبان، سخت غمگین بود.
بهادرخان به اندرسن، خبرنگار وایس نیوز گفته بود"خانوادهای من ختم شد، همه چیز ختم شده، ممکن من هم بمیرم، گپی نیست".
آقای اندرسن، خبر مرگ بهادرخان را در صفحۀ توییترش منتشر کرده و گفته است که او، بهادرخان را به چشمان خود دید که با وجود تیراندازی، در وسط جاده رفته و به خنثی سازی ماین جاگذاری شده ادامه میداد و برای سربازانی که در موترهای زرهی در عقب وی پناه گرفته بودند، راه را باز مینمود.
آقای اندرس به خبرنگار فرانس پرس، گفته است به بهادرخان و همکارانش تیراندازی میشد، همکاران وی در مکانهای امن پناه میبردند؛ اما بهادرخان بیپروا بود در همان حالت به کارش ادامه میداد و حرکت میکرد.
جنازه بیکسی
بهادرخان در سن ۱۵ سالگی در صفوف پولیس جذب شد.
بهادرخان به خبرنگار "وایس نیوز" تصاویری را نشان داده که در جریان پاکسازی ماین مجروح شده بود، مرمی و پارچههای ماین بدنش را زخمی ساخته بود و این سبب دورشدن ترس از وی گردیده بود."یک پارجه در پیشانیش داخل شده بود؛ اما به مغزش آسیب نرسانیده بود".
دوستان بهادرخان در هلمند نام وی را که به معنی شجاعت است یاد میکنند و میگویند که او واقعأ شجاع بود و زمانی که حالات دشوار و پیچیده میشد، بهادرخان برای مشکل، راه حل جستجو میکرد.
حبیب الله، همکار بهادرخان به فرانس پرس گفته است"حکومت به زندگی ما توجه نمیکند".
با توجه به قربانیهای بهادرخان، به مرگ وی در افغانستان زیاد توجه نشده است.
هزاران سرباز پولیس و اردوی افغانستان در جریان جنگ در این کشور کشته و زخمی شده اند؛ اما حکومت افغانستان شمار تلفات را منتشر نمیکند.
یک روز پس از کشته شدن بهادرخان نماز جنازۀ وی برگزار شد و در حالی که تابوت وی با بیرق افغانستان پوشانیده شده بود و عکس وی بر سر آن نصب گردیده بود، فقط کم و بیش ۲۰ نفر در جنازه وی، حضور داشت.
بهادرخان تازه ازدواج کرده بود و یک کودک نیز از او باقی مانده است. احمدشاه زلاند میگوید که آرزوی بزرگ بهادر خان این بود که "طفلش را در حال راه رفتن بیبیند".
اما به گفته آقای زلاند، او این آرزویش را با خود به خاک برد.