مالا اکتر (اختر)، دختر نوجوان بنگله دیشی است که در سن ۱۲ سالگی عاشق پسری به نام، رونی شد و با او ازدواج کرد.
اکتر که اکنون ۱۴ ساله است و یک فرزند دارد، از کرده اش احساس ندامت میکند و از دیگران میخواهد که اشتباه او را تکرار نکنند.
اکتر می گوید که پدر و مادرش به این ازدواج رضایت نداشتند، اما احساسات نوجوانی بر او غلبه کرد و بر خلاف میل والدین اش با پسر مورد نظر اش ازدواج کرد.
اکتر اضافه میگوید که مدتی بعد از ازدواج برخورد و رفتار شوهرش با او تغییر کرد و او را همواره مورد ضرب و شتم قرار داد و دشنام میدهد.
اکتر میگوید که فقر، فشار اقتصادی و تامین مخارج خانه از دلایل عمدۀ خشونت شوهر اش در مقابل او است.
اکتر به دلیل فقر و تغذیه نامناسب همیشه احساس ضعف کرده و گاهی اوقات انرژی لازم برای بلند شدن از جای خود را ندارد و نگران فرزندی است که مسوولیت اش را دارد.
او آرزو دارد که روز بتواند از نظر اقتصادی مستقل شده و آیندۀ روشنی برای کودکاش رقم بزند، اما از دختران می خواهد تا از نظرصحی و اقتصادی شرایط مناسب را به دست نیاورده اند، هرگز ازدواج نکنند.