صادق فطرت 'ناشناس' یکی از پیش کسوتان موسیقی أفغانستان است که در بیش از شش دهه، صد ها اهنگ را به زبان های دری، پشتو و اردو سروده است.
ناشناس اخیراً یک کتاب را تحت عنوان "نیم قرن با ترانه های ناشناس" به چاپ رساند. این اولین کتاب است که یک هنرمند أفغان در ان اشعار منتخب اش را با راگ ها و خاطرات هنری اش نگاشته است.
ناشناس در یک مصاحبه با تلویزیون آشنا گفت که کتابش مجموعۀ ٦٥سال تجارب هنری او میباشد و هنرمندان دیگر نیز میتوانند که از آن به حیثیک رهنمود استفاده کنند.
این هنرمند سرشناس افغان میگوید: "من در اینجا نیم قرن نوشته ام، برای اینکه میخواستم عنوان مختصر باشد. أصلا ٦٥ سال میشود، شش و نیم دهه با ترانه های ناشناس. سرود های که در طول این مدت به زبان های دری، پشتو و اردو سروده ام، همه را در این کتاب جمع آوری نموده ام."
ناشناس در سال ١٩٣٥ در قندهار به دنیا آمد. او موسیقی را بطور مسلکی در هند آموخت و در رشته ادبیات، دوکتورا دریافت نمود.
به گفتۀ ناشناس، شعر اهمیت زیادی در آهنگهای افغانی دارد، زیرا به باور او در تک نوازی، موسیقی افغانی تا هنوز به آن سطع نرسیده که به تنهایی دلنواز باشد.
این هنرمند افغان میگوید، نوازندگان غرب میتوانند ساعت ها شنودگان را مجذوب هنر تکنواری خود نمایند، اما می افزاید که در أفغانستان تا حال به آن سطح هنرمند نداریم.
آهنگ 'دره به دره هوای پغمان به دره' یکی از پر شنونده ترین آهنگهای ناشناس میباشد. اما این آهنگ او با انتقادات نیز روبرو بود، زیرا به باور منتقدین، این آهنگ محلی و شعرش ساده بود.
ناشناس میگوید،او مانند یک هنرپیشه در نقش یک پسر دهاتی در این آهنگ نقش بازی کرد. به گفتۀ او، شعر این آهنگ محرومیت جوانان را در جامعه به تصویر میکشاند.
ناشنان می افزاید، آهنگ تصویرست از یک پسر دهاتی که عاشق میشود و از ترس جامعه و خانوادۀ دختر، میخواهد به یک دستمال مبدل گردد و آن دستمال را باد در آغوش معشوقش برساند.
داکتر فطرت، در ابتدا زیر نام های مستعار بیباک، پرواز و راست نهاد، آهنگ میسرود و بعداً نام ناشناس را انتخاب کرد. او میگوید این نام را از هراس خانواده اش انتخاب کرد، زیرا خانوادۀ او متعصب بود.
پدر ناشناس، مولوی رفیق حبیبی،یکی از علاقمندان آواز ناشناس بود. اما،بی خبر از اینکه ناشناس پسر اوست. بعد از چهار سال بی خبری، یکی از دوستان مولوی حبیبی تعریف پسرش را به او کرد و بلاخره او آگاه شد که ناشناس پسر اوست.
ناشناس از سال ١٩٩١ به دور از وطن در لندن با خانم، دو پسر و یک دخترش زندگی میکند.