سمیه دختر ۱۳ سالۀ افغان است که مجبور به ازدواج شده و به گفتۀ خودش از درست و تعلیم باز مانده است.
او میگوید که برای امتحانات سالانۀ صنف هفتم آمادگی میگرفت که مجبور شد تن به ازدواج اجباری دهد و حتی نتوانست صنف هفتم را تمام کند.
به گفتۀ سمیه، خانوادۀ شوهرش به وی اجازۀ ادامۀ تعلیم را نداده و به وی گفتند که او را خریده اند، باید در خدمت آنان باشد و حق درس خواندن ندارد.
پدر سمیه، دخترش را در بدل ۲۵۰ هزار افغانی به این خانواده داده بود و او را از درس خواندن محروم کرده بود.
سمیه پس از ازدواج باید روزانه برای ۱۵ نفر اعضای خانوادۀ شوهرش غذا تهیه کرده و در ضمن کار می کرد.
او که به گفتۀ خودش همواره مورد خشونت فزیکی، لفظی و روانی از سوی شوهر، مادر شوهر و اعضای خانواده شوهرش قرار گرفته بود، سرانجام طلاق گرفت و زندگی جدیدی را با مادر، خواهران و برادرش آغاز کرده است.
سمیه اکنون خیاطی کرده و در تامین مخارج خانواده اش کمک میکند. او همچنان درسهای دینی را فرا گرفته و در نظر دارد که در آینده صنفهای آموزش قرآن را تشکیل دهد.