تلاش‌ سه بانوی افغان برای کمک به کودکان مهاجر افغان در امریکا

سپهره اعظمی، بتول بهنام و نیلاب ابراهیمی سه پناهجوی زن افغان، پس از رسیدن به کمپ نظامی " مک کوی" با دیدن وضعیت کودکان که زندگی روزمره، همصنفی‌ها و دوستان خود را از دست داده بودند، تلاش کردند تا با ایجاد صنف‌های درسی فشار روانی غیر قابل بیان کودکان را کاهش دهند.

بتول بهنام که در رشتهٔ محیط زیست از پوهنتون آسیایی برای زنان فارغ شده است، با اشاره به اینکه حس از دست دادن کشور در همه پناهجویان حاضر در کمپ مشترک بود، به صدای امریکا گفت که آنچه دیده نمی‌شد، حجم فشار این درد برای کودکان بود که حتا قادر به بیان احساسات شان نبودند. او گفت: "این موضوع باعث شد تا ما به فکر تهیه برنامه‌ای برای کودکان شویم."

این سه دختر جوان صنف‌های درسی خود را با کمترین امکانات شروع کرده و برای اینکه بتوانند این صنف‌ها را دایر کنند، با مسوولان کمپ برای تهیه مواد درسی صحبت کردند که مورد استقبال قرار گرفت و آنان مواد درسی برای آموزش کودکان و کمک‌های مورد نیاز را دریافت کردند.

چالش دیگر جلب رضایت والدین بود که این سه استاد جوان و مشتاق برای این کار خود با والدین کودکان صحبت کرده و از آنان ‌خواستند تا اجازه دهند این کودکان روزانه یک ساعت در این صنف‌ها حضور پیدا کنند.

خانم سپهره اعظمی، محصل دانشگاه آسیایی برای زنان می‌گوید: "در ابتدا چون شمار زیادی از والدین به دلیل آسیب و شوک ناشی از تحولات ناگهانی در افغانستان مطمین نبودند که آیا باید به کودکانشان اجازه دهند تا در این صنف‌ها اشتراک کنند یا نه اما پس از هفته اول این کار از سوی والدین استقبال شد."

دانش آموزان این صنف‌ها در رده سنی هفت الی چهارده ساله قرار دارند و ۸۰ استاد داوطلب که شمار زیادی از آنان محصلان از پوهنتون آسیایی برای زنان است، به حدود۴۰۰ دانش‌آموز کمپ تدریس می‌کردند که با خروج خانواده‌ها از کمپ این تعداد تغییر کرده است.

خانم اعظمی اضافه کرد در این صنف‌ها زبان انگلیسی به سطح ابتدایی، ریاضیات و موضوعات رفتار و مسوولیت اجتماعی توسط استادان که همه رضاکار بودند، به کودکان تدریس می‌شود تا آنان را برای وارد شدن به محیط جدید آماده کند.

استادان در دقایق اول و گاهی هم در آخر صنف‌های درسی شان در مورد موضوع رعایت نظافت شخصی و محیطی، آزار و اذیت فزیکی و اینکه اگر کسی در هر محیطی به بدنشان دست بزند، چگونه مانع این کار شوند، با دانش‌آموزان صحبت می‌کنند.

این صنف‌های آموزشی کم کم مورد استقبال والدین هم قرار گرفت چون شمار زیادی از افراد در کمپ تسلط به زبان انگلیسی نداشته و با اینکه امکانات دسترسی به مترجم در اختیار افراد در کمپ گذاشته شده اما موضوع افهام و تفهیم هنوز مشکل اساسی است.

محیط و فرهنگ جدید

این سه آموزگار جوان کمپ متوجه شدند که ورود به محیط جدید برای همه این کودکان و نوجوانان کار آسانی نیست و آنان نیاز دارند تا برای حضور در جامعه جدید که دارای تنوع نژادی، مذهبی و قومی است آماده شوند. آنان با دیگر همکاران و همصنفی‌هایشان تلاش کردند تا دانش‌آموزان خود را با شیوۀ زندگی، قوانین اجتماعی و آداب تحصیل در مکاتب امریکایی که به زودی به آنجا خواهند رفت، آماده بسازند.

خانم بهنام با اشاره به اینکه همه چیز، حتا نوع پوشش، رنگ پوست و مو و دین برای این کودکان عجیب و جدید بود، افزود: "ما تلاش کردیم به دانش‌آموزان یاد دهیم که در صنف‌های مکتب در امریکا دختران و پسران کنار هم و در یک صنف درس می‌خوانند...با اینکه در ابتدا برایشان این نوع صنف‌های مختلط عجیب بوده اما کم کم عادی شد."

او اضافه کرد که دانش‌آموزان در بحث‌های صنفی در مورد رنگ موهای مختلف و نوع پوشش زنان اشاره می‌کردند که عجیب و ناشناخته به نظرشان می‌رسید و برای تطابق با محیط جدید نیاز به رهنمایی و کمک دارند.

خانم اعظمی نیز با اشاره به اینکه کودکان با توجه با اینکه هنوز هم در کمپ در یک محیط کمی آشناتر استند که مردم به زبان دری و پشتو تکلم می‌کنند، اضافه کرد که آنان پس از ترک این کمپ‌ها و ورود به مکاتب مطمینا در ابتدا احساس بیگانگی خواهند کرد و نیاز جدی است تا برای گذر از این مرحله حمایت و پشتیبانی شوند.

آسیب‌های وارده به کودکان

این سه بانوی افغان می‌گویند که در روند تخلیه افغان‌های آسیب پذیر از افغانستان به موضوع آسیب‌های روانی که بر کودکان وارد شده توجه جدی صورت نگرفته و این قشر آسیب‌پذیر در یک آسیب بزرگ جمعی فراموش می‌‌شوند.

این استادن جوان می‌گویند که برای دانش‌آموزان کمپ صنف‌های رسامی که روز چهارشنبه برگزار می‌شد، یکی از صنف‌های مورد علاقه شان بود.

خانم بهنام می‌گوید:" آنچه در رسامی کودکان دیده می‌شد، حس مشترک از دست دادن کشور، نگرانی برای اعضای خانواده و روایت صحنه‌های دلخراش میدان هوایی در روزهای تخلیه بود."

او اضافه کرد بزرگسالان برای فشار با این همه تغییرات و رویارویی با آنچه در افغانستان اتفاق افتاده و تطابق با محیط جدید راهی دارند و دسترسی به تکنالوژی شماری از مشکلات را برایشان حل کرده است، اما این کودکان بار تحولات سیاسی، از دست دادن اعضای خانواده، جدایی از والدین (شماری از کودکان بدون والدین خود به ایالات متحده آمده‌اند) فشار شوک فرهنگی و یادگیری زبان جدید را به تنهایی و بدون درک شدن به دوش می‌کشند.

این استادان جوان می‌گویند که کودکان و نوجوانان پس از خروج از کمپ با چالش‌های و مشکلات جدیتری مواجه خواهند شد که نیاز به حمایت دارند.

خانم بهنام می‌گوید که ایجاد صنف‌ها و تجمعات غیر رسمی که آنان بتوانند با اعضای آن مشترکاتی داشته باشند، می‌تواند به آنان کمک کند تا مشکلات خود را بازگو کنند و در مورد حق و حقوق خودشان یاد بگیرند.

خانم اعظمی با اشاره به اینکه نباید این کودکان در مکاتب و محیط‌های جدید احساس تنهایی کنند، از جامعه افغان‌های مقیم امریکا خواست تا برای ادغام این کودکان برای آنان وقت گذاشته، در مورد رفتار‌های اجتماعی امریکا، قوانین و فرهنگ این کشور اطلاعات دهند تا بتوانند به آسانی وارد جامعه شوند.