مینه یازده ساله است و یازده سال همرای مادرش در زندانی در ولایت ننگرهار بسر برده است. او زمانی در زندان تولد گردید که پدر، مادر و برادرش زندانی بودند.
پدرش در زندان جان باخت و خودش با دنیای بیرون از زندان آشنای ندارد.
مینۀ کوچک در یک مصاحبه با صدای امریکا گفت که "پدرم مردم را کشت و همرا ه با مادرم، برادارم و کاکایم زندانی شد. پدر و برادرم در زندان جان باختند. مادرم هنوز هم در زندان زنده است."
زمانی که مینه در بطن مادرش بود، محکمه پدر، برادر و کاکای مینه را به دلیل قتل ۲۷ نفر به اعدام محکوم کرد، اما شیرین گل، مادر مینه را، به دلیل حاملگی، به اعدام محکوم نکرد.
رویای بزرگ
مینه که از بدو تولد زندگی را در زندان سپری کرده به گفتۀ خودش، رویای بزرگ دارد "آرزوی بزرگ ام این است که همرای مادرم بیرون بروم و برادران و خواهرانم را بیبینم".
با وجود سلب آزادی این کودک، مینۀ کوچک از حق تعیلم، محروم نشده است. او در مرکز تعلیمی زندان جلال آباد، درس می خواند و همراه با سایر کودکان که همرای مادر شان در زندان به سر می برند، بازی و تفریح می کند.
مینۀ کوچک می گوید که در تمام طول زنده گی اش همواره قصه های مملو از وحشت و غم را شنیده است.
در جریان مصاحبه با صدای امریکا، مینه همواره یک موضوع را تکرار می کرد و آن اینکه می خواهد از زندان رهایی یابد و آرزو های خود را جستجو کند.
" می خواهم با مادرم به خانۀ ما بروم؛ درس بخوانم و داکتر شوم."
با وجودیکه مینه همۀ عمر خود را در زندان سپری کرده است، به لحاظ قانونی مجبور نیست در زندان بماند، اما مادرش یگانه دلیلی است که او در زندان باقی مانده است.
شیرین گل، مادر مینه در مورد اینکه چرا نمی خواهد دخترش از زندان بیرون شود می گوید که "قبل از اینکه مرا از دخترم جدا کند، رئیس جمهور اشرف غنی اول باید مرا به دار بی آویزد بخاطریکه زندگی ام متکی به او است. بدون او حتی یک لحظه هم زندگی کرده نمی توانم".
خانم شیرین گل می گوید که دو پسرش زنده است، اما در مدت که او زندانی شده است، آنان هیچگاهی به دیدن او و خواهر کوچک شان نیامده اند.
مینه به دلیل جرم که هیچگاهی مرتکب نشده در زندان به سر می برد و آینده اش هم مشخص نیست که در نهایت سرنوشت او را به کجا خواهد کشاند.
Your browser doesn’t support HTML5