بارک اوباما در مبارزات انتخاباتی اش در دور اول ریاست جمهوری، زمانی که سناتور بود، گفت وی آرزو دارد تا یک رئیس جمهور تحول گرا باشد. وی گفت که زمان برای تغییرات اساسی آماده است مثلی که در دورۀ رونالد ریگن رئیس جمهور پیشین امریکا زمان برای تغییرمساعد بود.
بعدتر در اواخر همان سال بعد از انتخابش بحیث رئیس جمهور ایالات متحده با خطابۀ پیروزی اش بحیث اولین رئیس جمهور امریکایی- افریقایی تبار در شیکاگو تاریخ ۲۱۹ سالۀ تسلط سفید پوستان را در قصر سفید تغییر داد. وی اجندای یک پالیسی بلند پروازانه یی را ترتیب نمود که یکی آن بنام "hوباما کی یر" یا مراقبت های صحی اوباما -همیشه بخاطر ها باقی خواهد ماند.
هشت سال بعد اوباما برای تسلیمی قدرت به یک رئیس جمهور انتخابی آمادگی میگیرد که تعهد نموده قانون صحی اوباما و سایر دست آورد های وی را مانند معاملۀ اتمی با ایران و حتی دست آورد های عالی تر دیگری را که زیاد مورد توجه قرار گرفته است، نابود سازد.
الن لیختمن تاریخ نویس از پوهنتون امریکایی به صدای امریکا گفت رئیس جمهور اوباما یک نمونه "قدرتمند" بجا گذاشته است. وی افزود:"واضحأ او در قدم اول یک رئیس جمهور افریقایی- امریکاییست، اما عملکرد وی برای تمام امریکایی ها بود نه برای یک گروۀ خاص. این جهت مشروعیت دادن، چه یک گروۀ نژاد پرست باشد و چه یک گروه مذهبی ویا زنان بسیار مهم است.
نقش ملی رئیس جمهور بحیث یک پدر فعال نکته یی است که احترام همه سطوح به شمول گویندۀ یک رادیوی محافظه کار و نویسنده مقالات انترنتی، ایریک اریکسن را جلب نموده است. وی از طریق سکایپ به صدای امریکا گفت:" وقتی آقای اوباما و خانم اوباما را بحیث پدر ومادر در بیرون می بینی، بخصوص زمانیکه توجه همه به آنها جلب شده، فکر میکنم بگونه یی که آنها فرزندان شانرا تربیت نموده اند قابل ستایش اند."
لیختمن به این موافق است که زمانی به نقش پدری می اندیشید، اوباما تحسین فراوان تر از رئیس جمهور رونالد ریگن را بخود جلب مینماید.وی میگوید:" ما روسای جمهور قوی مثل ریگن در گذشته داشته ایم ولی وی هیچگاهی نمونۀ یک مرد فامیل نبود. وی روابط بسیار خراب با فرزندانش داشت. وی فامیلش را به خاطرمقامش نادیده گرفته بود. بارک اوباما هرگز اینکار را نکرده است."
پالیسی خارجی
اما در قسمت مشی داخلی وخارجی، تاریخ نویسان میگویند سابقه اوباما مختلط است. اکثر، عملیات برای کشتن اوسامه بن لادن رهبر القاعده را یکی از موفقیت های بزرگ وی میشمارند. اکثر هم ایجاد روابط با کیوبا را یک عمل تاریخی وی میپندارند.
اما بحران جاری با سوریه و بی ثباتی دوامدار در شرق میانه را بحیث بزرگترین ناکامی وی میشمارند. دموکرات ها معامله با ایران را می ستایند، اما اکثر جمهوریخواهان با آن مخالفت دارند.اکثر تحلیل گران میگویند تجدید نظر در روابط با روسیه و برقراری همکاری نزدیک تر با چین مطابق پلان پیش نرفته است.
لی ادواردس ، تاریخ نویس در موسسۀ "هریتیج" به صدای امریکا گفت:" در اربتا ط با چین میتوانیم بگوییم که روسیه ما را توهین نموده، چین ما را نادیده گرفته است و به توسعۀ نظامی خود دوام میدهد و جزیره هاِی خورد را در، آنچه آنرا آبهای جنوب چین میخواند، ایجاد نموده است.
پالیسی داخلی
آگاهان امور میگویند فشار رئیس جمهور برای گسترش دسترسی امریکاییان به بیمۀ صحی و رسمیت دادن ازدواج هم جنس گرایان را از دست آورد های بزرگ اوباما میدانند. هستند کسانی هم که از هردو خوش نیستند. اریک اریکسن گوینده یک رادیوی محافظه کارمیگوید: " از نظر فرهنگی وی کشور را بطور اساسی تغییر داده است. نمیدانم آیا در دراز مدت یک کار خوب است یانه؟"
اریکسن میگوید چنین تغییر اساسی سریع بدون شراکت امریکاییان زمینه را برای آمدن دونالد ترمپ رئیس جمهور انتخابی مهیا ساخته است.
اما الن لیختمن از پوهنتون امریکایی میگوید:" فکر نمیکنم وی یک رئیس جمهور تحول گرا بوده باشد. وی یک رئیس جمهور مهم بود و دلیلی که وی قادر نبود که یک قدم جلو برود و واقعأ یک رئیس جمهور تغییر دهنده مثل فرانکلین ِدلانو روزولت و یا رونالد ریگن باشد؛ مخالفین وی است."
اما در حالیکه روز های آخر ریاست جمهوری اوباماست وی درجۀ بلند تر از آنچه رونلد ریگن در دوره های ریاست جمهوری خود انجام داده است، کمایی کرده است. اکثر امریکاییان فامیل اوباما را خوش دارند، با وجودیکه با بعضی پالیسی های رئیس جمهور موافق نیستند.