داوود نیکپی، یکی از بازماندگان قربانیان حملهای مرگبار بر مسجد گذر سید آباد واقع در بندر خان آباد شهر کندز است.
نیکپی ۴۵ ساله که اهل تشیع از قوم هزاره است، مثل هر جمعهای دیگر وضو گرفت تا برای ادای نماز جمعه به مسجدی برود که در ۲۰۰ متری خانهاش موقعیت دارد. اما در آن روز، مصروفیت ناگهانی برایش فرصت نداد تا به موقع خود را به مسجد برساند؛ شاید هم خوش چانس بود!
اما زیاد هم خوش چانس نبود. نیکپی که در گذشته کارمند وزارت ترانسپورت بود، در این حمله ۱۷ عضو خانواده و نزدیکان از جمله پسر کاکا، عمه و الطاف حسین نظری، برادر ۲۲ ساله اش را از دست داد.
نیکپی در مصاحبهای به صدای امریکا گفت که پس از وقوع انفجار بدون تاخیر به سمت مسجد رفت و در آنجا شاهد وضعیت شد که به گفتهای خودش، نمی تواند آنرا "با الفاظ بیان" کند.
نیکپی گفت که "بلافاصله نمی دانم چگونه تا مسجد رفتم. وقتی خود را به مسجد رساندم، فاجعهای بینهایت بزرگ را دیدم که واقعاً نمی توانم آن حالت را برای شما شرح بدهم."
در این حمله که به تاریخ ۱۶ میزان صورت گرفت، بر اساس معلومات مقامات محلی طالبان، ۴۶ نفر کشته و دستکم ۱۴۳ نفر زخمی شدند، هرچند برخی منابع شمار کشته شدگان این حمله را حدود ۱۰۰ نفر گزارش داده اند.
عبدالحسین۷۰ ساله، یکی از زخمیان حملهای انتحاری روز جمعه است که پسرش، علی محمد ۲۲ ساله، نیز در این حمله زخم شدید سوختگی برداشته و در شفاخانه داکتران بدون مزر زیر تداوی قرار دارد. به گفتهٔ وی، داکتران گفته اند که بدنش دچار ۴۰ در صد سوختگی شده است.
آقای حسین که کارمند بازنشستهای حکومت افغانستان است، به صدای امریکا گفت که صدای انفجار آنقدر هولناک بود که نظیرش را در گذشته شاهد نبود. او می گوید "در مسجد سید آباد، در صف دوم، دست راست نفر سوم بودم. فکر می کنم در حالی تکبیر بودیم که انتحاری انفجار کرد. بچیم نزدیک انتحاری بود و بیخی سوخته، اما فضل خدا، حال رو به بهبود است."
او افزود که انفجار به اندازهای قوی بود که در وهلهای نخست فکر می کرد که طیاره بم پرتاب کرده است و "همی مسجد یکدم آتش گرفت."
بر اساس گزارشها، فرد انتحاری داخل مسجد شده و در میان نمازگذاران واسکت مملو از مواد انفجاریش را منفجر کرد.
شیر علی، سرمعلم یکی از مکاتب محلی از دیگر نمازگذاران حملهای جمعه گذشته است که خودش سطحی، اما پسر اش، محمد اجمل، به شدت زخمی سوختگی برداشته و در شفاخانه بستری است.
آقای علی میگوید که از میزان و درجهای سوختگی پسرش خبر ندارد، اما برایش گفته اند سوختگی پسرش شدید است و "زیاد سوزش و تپایش" دارد.
براساس گزارش رویترز، گروه شاخهٔ خراسان دولت اسلامی (داعش) با نشر بیانیهای در تیلیگرام مسوولیت این حملهٔ مرگبار را به دوش گرفته و گفته است که حملهکنندهٔ انتحاری این گروه، محمد الایغوری این حمله را انجام داد؛ فردی که گمان میرود عضو مسلمانان ایغور چین باشد.
داعش با کشتار شیعههای هزاره دنبال چه است؟
خشونت و کشتار دو پدیدۀ است که از بدو تاسیس داعش در سوریه و عراق رابطهای تنگا تنگ با این گروه داشته است.
تحلیلگران به این باور اند که عوامل متعدد بر عملکرد خشونت آمیز این گروه نقش داشته است.
عقب ماندگی فکری توام با تفسیر و توجیه از متون تاریخی و مذهبی از جمله عواملی است که تندروان گروه داعش را گروه منحصر به فرد مبدل کرده است که غیر از افکار خود، هیچ کسی را نمی پذیرد.
شاخهای خراسان داعش در چندین سال پیهم ظاهراً رقیب طالبان برای کسب قدرت تلقی شده است. اما این گروه از چندین سال به این سو، مسوولیت مرگبارترین حملات را بر ضد پیروان اهل تشیع، به ویژه اقلیت قومی هزاره را در افغانستان بر عهده است. با وجود آنکه این گروه در کشتار اعضای اهل تسنن نیز کوتاهی نکرده است.
تندروان داعش این اقلیت قومی مذهبی را در مساجد، شفاخانه، مکاتب، در جریان تظاهرات و سایر امکان عامه نه تنها هدف مرگبارترین حملات قرار داده اند، بلکه به اسرع وقت، بدون ارایه دلیل و توجیه، مسوولیت این حملات خونین را نیز بر عهده گرفته اند.
سوال عمده این است که اگر داعشخراسان رقیب طالبان برای کسب قدرت سیاسی است، چرا دست به کشتارهای هدفمند اقلیت مذهبی و قومی هزاره می زد؟
جعفر مهدوی، عضو پیشین پارلمان افغانستان، در مصاحبهای با صدای امریکا گفت که عوامل متعدد در این امر دخیل است. به گفتهٔ آقای مهدوی، تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و حتا فزیکی که شیعیان هزاره با سایر اقوام افغانستان دارند، بیشتر به "عنوان قربانیان نسل کشی از گذشتههای دور در افغانستان معرفی و مطرح بوده اند."
او ادعا میکند که کشتار شیعههای هزاره "با واکنش کمتر" سایر اقوام افغانستان همراه بوده است، با وجود آنکه در این کشور مخالفتها میان گروههای مذهبی اهل تسنن و تشیع پیشینه ندارد.
باآنهم آقای مهدوی تاکید کرد که همین عوامل موجب شده است تا گروههای مانند داعش احساس کنند که "با قربانی کردن مردم هزاره، بدون اینکه کدام تاوان جدی متوجه آنان شود، بیشتر می توانند امتیاز سیاسی به دست بیاورند و خود را بیشتر در سطح جهانی مطرح کنند."
کشتار هدفمند اهل تشیع در یکی از مساجد ولایت کندز واکنشهای ملی و بین المللی را در پی داشت و اکثر شخصتهای حقیقی و حقوقی در عین روز حملهای مرگبار بر مسجد شیعیان محکوم کردند. گروه طالبان نیز این حمله را تقبیح کرد.
اما مقامهای بر حال و پیشین ایران با یک روز تاخیر، برای نخستین بار به گونهای ضمنی و صریح از طالبان خواستند تا نه تنها جلو حملات مشابه بر ضد این اقلیت مذهبی و قومی را بگیرند، بلکه خواهان مجازات عاملان آن نیز شدند.
علی خامنه ای، رهبری ایران، روز شنبه، یک روز پس از این حمله، در تویتی نوشت که این حمله وی را "داغدار" کرده و از " مسوولان کشور همسایه و برادر افغانستان جداً انتظار میرود عاملان خونخوار این جنایت بزرگ رابه مجازات برسانند و با تدابیر لازم از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنند."
حسن روحانی، رییس جمهور پیشین ایران، نیز در صفحهای رسمی تویتر خود گفته است که در برابر کشتار اقلیت اهل تشیع در افغانستان نمی تواند "سکوت" اختیار کند: "در شرایط فعلی که گروه طالبان، حکومت را تصرف کرده است مسوولیت جان مردم افغانستان به عهده آنهاست."
اظهارات این دو مقام ایرانی سوالات عمدهای را در میان فعالان مدنی و تحلیلگران سیاسی مطرح کرده است.
آیا طالبان که در گذشته خود متهم بر حملات بر این اقلیت مذهبی و قومی بود، قادر خواهد شد تا جلو حملات مشابه را در آینده بگیرد؟ آیا افغانستان شاهد یک جنگ نیابتی کشورهای منطقه و فرا منطقه در لفافهای مذهب خواهد شد؟
در صورت بروز چنین تنش، نقش ایران که در عین زمان حامی شیعیان در افغانستان و منطقه پنداشته می شود، چه خواهد بود؟ نقش عربستان سعودی، امارت متحدهای عرب و پاکستان که بین سالهای ۱۹۹۶ تا اواخر ۲۰۰۱ میلادی حاکمیت طالبان را به رسمیت شناخته بودند، چه خواهد بود؟ در نهایت قطر که حامی طالبان پنداشته می شود، چه نقشی را بازی خواهد کرد؟
ادریس رحمانی، تحلیلگر سیاسی مستقر در امریکا، به صدای امریکا گفت که در پهلوی سایر عوامل، افراطگرایی اسلامی و منابع نفتی نیز داعش را وا داشته است تا دست به خشونت و کشتار شیعههای هزاره در افغانستان بزند و این گروه تلاش می کند تا پای ایران به افغانستان کشانده شود.
آقای رحمانی ادعا کرد: "داعش اساساً توسط دولتهای سرمایه دار شرق میانه که سنی مذهب استند، ایجاد شده است" تا قدرت ایران با اکثریت شیعه را در شرق میانه مهار کنند.
بنابر این، به گفتهای رحمانی،قدرتهای سنی مذهب شرق میانه، به ویژه سعودی ها، امارت متحدهای عرب و قطریها همانگونه که از طریق داعش نفوذ ایران را در عراق و سوریه با مشکل مواجه کردند، در افغانستان نیز تلاش میکنند مانع نفوذ ایران شوند، کشوریکه حامی شیعهها، به ویژه هزارهها در افغانستان پنداشته میشود.
به گفتهای این تحلیلگر سیاسی، رقابت استخراج و فروش نفت میان ایران و قدرتهای سنی مذهب در حوزهای خلیج، یکی از دلایل عمدهای جنگ نیابتی میان ایران و کشورهای ثروتمند سنی مذهب بوده است و این جنگ در افغانستان نیز ادامه خواهد یافت.
آقای رحمانی با اشاره به تویتهای رهبران ایران گفت که داعش در برابر رهبران ایران تبصره نخواهد کرد، اما به گفتهای او احتمالاً به زودی حملهای مشابهی را سازماندهی خواهد کرد.
تحلیلها در مورد رابطه میان حملات تروریستی گروه داعش بر اقلیت شیعیان و اثرگذاری آن بر ایران به گونه های مختلف ارایه شده است.
آقای مهدوی به این نظر است که گروههای مانند داعش فکر میکنند که شیعه در هر نقطهای جهان به گونهای متاثر از پالیسیهای ایران است در حالی که "این تصور نادرست است."
آیا ایران وارد معرکهای مذهبی در افغانستان خواهد شد؟
سهیل سنجر، روزنامه نگار مستقر در کانادا، به صدای امریکا گفت که کشتار هدفمند شیعیان هزاره محصور به داعش نبوده، بلکه شبکههای وابسته به طالبان نیز قبل از تلسط شان بر افغانستان، این اقلیت قومی مذهبی را هدف قرار می دادند.
آقای سهیل گفت:" حالا که طالبان در اقتدار اند، برخی از اعضای این گروه چه به صورت علنی و غیر علنی، اقدامات بسیار نفرت بار را علیه آنان [شیعیان هزاره] را آغاز کرده اند، مثل کوچ اجباری و قتلهای هدفمند در مناطق مرکزی." به باور این روزنامه نگار، تفکر "تندروانه دیوبندی" نسبت پیروان مذهب شیعه و نفرت نسبت به آنان، یکی از عوامل عمدهای خشونت علیه شیعیان هزاره در افغانستان است.
آقای سهیل گفت "فراموش نکنیم که ادامه این وضعیت، پای فاطمیون ایران را به افغانستان باز میکند و زمینه را برای داعش نیز بیشتر می سازد. متاسفانه طالبان با توجه به اقداماتی که انجام داده اند، توانایی کافی برای کنترول این وضعیت ندارند. چون بخشی از صفوف خودشان قتل شیعهها را یک عمل دینی می دانند و فکر میکنند شیعهها باید کشته شوند."
لوای فاطمیون گروهی از جنگجویان شیعۀ افغان اند که ابتدا در ایران جلب و جذب شده و آموزش دیده و سپس برای حمایت از رژیم اسد به جنگ سوریه اعزام میشوند.
یک تحلیلگر سیاسی مستقر در بریتانیا که به دلیل تهدید امنیتی علیه اعضای خانوادهاش در افغانستان نخواست نامش ذکر شود، نیز به صدای امریکا گفت که رقابت بر سر رهبری جهان اسلام میان ایران، عربستان سعودی و شرکای آن، و "تندرویهای رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، برای احیای امپراطوری عثمانی" موجب تنش و نگرانی از افزایش جنگهای نیابتی میان این قدرتها در جهان اسلام شده است.
به گفتهای این تحلیلگر، مانند جنگهای نیابتی ایران و سعودی در عراق و سوریه، شیعههای افغانستان نیز "ازین مصیبت بینصیب نمانده و شاخه خراسان داعش که بدون شک از حمایت اعراب و بخصوص سعودیها بر خوردار است، برای دامن زدن جنگ شیعه و سنی و جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در افغانستان" ادامه دارد.
او علاوه کرد که "حمله اخیر آنها [داعش] بر مسجد اهل تشیع در کندز به وضوح نشان میدهد که دشمنی آنها [داعش] با طالبان نه، بلکه با جامعه اهل تشیع افغانستان است وگرنه طالب در مناطق نظامی و ادارات دولتی بیشتر هدف قرارگرفته می تواند."
گروه داعش به تازگی مسوولیت حمله در نزدیک مسجد عیدگاه کابل را نیز به دوش گرفته است که در آن حد اقل هشت نفر کشته و ۲۰ نفر زخمی شدند.
خبرگزاری اعماق که خبرهای مرتبط با فعالیت داعش را نشر میکند، روز دوشنبه چهارم اکتوبر (۱۲ میزان) به نقل از داعش گزارش داده است که دهها "ملیشۀ طالبان" در این "حمله انتحاری" کشته و زخمی شده اند.
این انفجار در حالی صورت گرفت که بر اساس گزارشها، مراسم فاتحهخواهی مادر سخنگوی گروه طالبان در آن جریان داشت.
اغلب این کارشناسان به این باوراند که ایران به دو دلیل: "تعاملی که با طالبان دارد و خصلت سلحشوری در افغانستان، نمی خواهد به صورت مستقیم وارد معرکهای مذهبی افغانستان شود."
به باور این تحلیلگران، تهران تلاش خواهد کرد تا طالبان را ترغیب بر محافظت از شیعیان به خصوص هزارهها کند. اگر چنین تلاش نتیجه نداد، بدون در نظر داشت خواست طالبان از طریق فاطمیون وارد معرکهای مذهبی در افغانستان و احتمالا فاطمیون با "جبهه ای مقامت ملی افغانستان" تحت رهبری احمد مسعود، یکجا بر ضد طالبان و داعش بجنگند.
بیپیشنهبودن تنش مذهبی در افغانستان
با وجود اختلافات قومی در افغانستان، کشوری که شاهد جنگهای شدید تنظیمهای جهادی از گروههای مختلف قومی و مذهبی و سایر گروهها به شمول طالبان بوده است، این کشور هرگز تنشهای ناشی از عقاید مذهبی را تجربه نکرده است.
یک کارشناس سیاسی مستقر در افغانستان که به دلیل تهدید امنیتی نخواست نامش در گزارش ذکر شود، به صدای امریکا گفت که تنوع و تکثر قومی، مذهبی، فرهنگی و زبانی از عوامل از اسباب جنگهای طولانی در آن کشور بوده است.
به گفته این کارشناس، در سالهای اخیرمراکز علمی مانند کورسهای آموزشی عمدتا هزاهشیعه مذهب، مسجدها و تکیهخانههای اهل تشیع، تجمعات اعتراضی هزارهمحور و شیعه مذهب، محفلهای خوشی و محل زیست پیروان مذهب شیعه از سوی گروه طالبان آماج "حملات تروریستی" قرار گرفته است. اما تاکید کرد کرد که "با وجود همهای حملات هدفمند با وجود تکثر و تضادهای فراوان، افغانستان هیچگاهی به صورت علنی و آشکار دچار جنگ مذهبی نبوده است."
اما این کارشناس با اشاره به نبود نمایندگان شیعیان و هزارهها در کابینهای سرپرست طالبان، حملهای هدفمند داعش بر مسجد آنان و کوچهای اجباری هزاره ها، می تواند موجب "شعله ور ساختن جنگ مذهبی" در افغانستان شود.
شایان ذکر است که گروه طالبان در ولایت کندهار نیز که محل ظهور این گروه است، باشندگان ساحهٔ فرقه را دستور خروج از آن ساحه را داده بودند که با تظاهرات گستردهٔ باشندگان این ولایت مواجه شد.
به گفته این کارشناس"از آنچه گفته آمدیم میتوانیم بگوییم که این مولود استخباراتی[طالبان] برای یک جنگ دیگر قومی و مذهبی بیمه شدهاند. و این جنگ میتواند افغانستان را از یک واحد سیاسی مستقل به جزیرههای چندگانه واحدهای قومی و مذهبی و فرهنگی تقسیم کند."
داوود نیکپی که برادر و سایر نزدیکان خود را در حمله ای روز جمعه از دست داد، گفت که مردم هزاره با وجود کشتار های هدفمند، از روش های مدنی و غیر خشونت در گذشته کار گرفته اند، اما او افزود که ادامه ای چنین وضعیت، موقفگیری شیعیان هزاره را نیز تغییر خواهد داد و تاکید کرد "می گویند به تنگ آمد، به جنگ آمد. وقتی حکومتی وجود نداشته باشد، نظامی وجود نداشته باشد تا از این مردم دفاع کند،مردم مجبور میشوند سلاح بردارند و از خود دفاع مشروع بکنند."