انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان، با نشر یک تحقیق، رقابتهای قدرتها، ناکارایی دولتهای منطقه، حضور افراطیان،ستیزهای قومی، سیاستهای قومی رهبران سیاسی افغان، فساد، بیعدالتی و فقر را عوامل اساسی ناکامی روند صلح افغانستان خوانده است.
محمدقاسم وفایی یکی از محققان این انستیتوت گفت، این تحقیق، به گونۀ تلفیقی از روشهای تئوری و کیفی، در گفتگو با ۳۲ تن از رهبران سیاسی و شخصیتهای فکری با در نظرداشت تنوع قومی، نژادی، زبانی، مذهبی و توازن جنسیتی، تهیه شده که روند مصالحه و آشتی ملی افغانستان را در چهار دهۀ گذشته، تحلیل کرده است.
بر اساس یافتههای این تحقیق، تداوم جنگ در افغانستان با توجه به عوامل درونی و بیرونی، ضعف و ناکارایی دولت افغانستان و کشورهای منطقه، حضور گروههای افراطی بدون دولت در نقش عامل یکی از قدرتهای منطقه از دلایل تدوام جنگ و موانع روند گفتگوهای صلح گفته شده است.
به گفتۀ آقای وفایی، بحران هویت و ستیزهای قومی که سبب رقابتهای داخلی و منطقهیی میشود، بخشی از موانعی صلح برجسته شده است که در ساختارهای دولتهای منطقه ریشه دارد. در این تحقیق گفته شده که افغانستان هنوز از این ناحیه آسیبپذیر است و نتوانسته این مشکل را رفع کند.
در بخشی دیگر این تحقیق، به عواملی پرداخته شده که در داخل افغانستان وجود داشته و هنوز هم وجود دارد. سیاستهای قومی رهبران سیاسی و نخبگان، موجودیت فساد، بیعدالتی، توسعهنیافتگی و فقر، پراکندگی اقشار سیاسی در امر گفتگوهای صلح، اختلافنظرها میان سران حکومت وحدت ملی، رهبران و اعضای احزاب سیاسی، پافشاری مافیای اقتصادی بر تداوم جنگ شامل این عوامل اند.
پیشنهادات
انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان، به دولت، احزاب سیاسی و نهادهای مدنی و همچنان جامعۀ جهانی برای کامیابی روند گفتگوهای صلح پیشنهاداتی را ارائه کرده است.
این انستیتوت تأکید کرده است که مذاکرات صلح باید با پیشگرفتن ستراتیژی بُرد – بُرد از سوی دولت پیگیری گردد تا مطالبات معقول هر دو جانب تأمین شود؛ زیرا بر اساس این تحقیق، رویکرد نظامی (ستراتیژی بُرد – باخت) هرچند ممکن در کوتاه مدت نتیجه داشته باشد؛ اما راه حل اساسی و نهایی را در پی ندارد.
به گفتۀ آقای وفایی، تمرکز دولت روی گفتگوهای مستقیم با طالبان، اجماع نظر در مورد جنگ و صلح میان سران سیاسی حکومت، احزاب سیاسی و افراد با نفوذ، عملکردی ملی در برابر صلح، بازآرایی و شفافیت در شورای عالی صلح، ایجاد دیپلماسی واضح و روشن از سوی دولت و به دست گرفتن ابتکار عمل منطقهای در رابطه به صلح، تأمین شفافیت در حکومتداری و اصلاح نظام دینی از جمله پیشنهادات عمده به دولت است.
تحقیق انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان، به احزاب سیاسی و نهادهای مدنی پیشنهاد میکند که به عنوان ناظران عملکرد حکومت، سیاستهای اصلاحگرانه را پیش گیرند و این سیاست را جایگزین تلاشهای پراکنده و تضعیفکننده کنونی بسازند.
سهم قوی در بسیج افکار عمومی در راستای همزیستی عادلانه و صلح و نقش فعال و مبتکرانه در این بخش، بدون توجه به نتایج تلاشهای دولت در مذاکرات صلح، از دیگر پیشنهادات این انستیتوت به احزاب سیاسی و نهادهای مدنی است که به باور این نهاد، سبب مؤفقیت روند گفتگوهای صلح در افغانستان میشود.
همچنان انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان به جامعۀ جهانی پیشنهاد کرده است تا برعلاوۀ حمایتهای سیاسی و اقتصادی از افغانستان، از برنامههای حکومت این کشور در بخش صلح نیز پشتیبانی کند و کشورهای که حامی تروریزم اند، باید تحت فشار و تنبیهات لازم جامعۀ جهانی قرار گیرند تا به همکاری در پروسۀ صلح افغانستان وادار شوند.
همچنان طرح برنامههای منطقهیی و فرامنطقهیی از سوی کشورهای عضو ناتو به منظور تأمین ثبات و ختم افراطیت در افغانستان بخشی از پیشنهادات انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان به جامعۀ جهانی است.