فرصت های تحصیلی به دختران افغان پس از سقوط رژیم طالبان افزایش یافته است اما در برخی از ساحات دور افتاده، هنوز هم موانعی مانند نبود مکاتب و معلمان و در بعضی موارد مخالفت خانواده ها، وجود دارد.
اما در ولایت پکتیکا، پدری با این موانع مبارزه کرده و به دختران اش فرصت رفتن به مکتب را فراهم کرده است.
میاخان، همه روز ۱۲ کیلومتر فاصله را طی میکند تا دختراناش را با استفاده از موترسایکل اش به مکتب ببرد.
آقای خان نه تنها این فاصله را طی میکند بلکه همه روز به مدت چهار ساعت در بیرون از مکتب انتظار میکشد تا پس از مرخصی از مکتب، دختراناش را دوباره به خانه ببرد.
او به صدای امریکا گفت: " من هر آنچه در توان دارم انجام میدهم. مصصم ام دختران ام تحصیلات شان را به پایان برسانند."
او میگوید که از هفت سال به اینسو این کار را انجام میدهد و دو دختراش متعلم صنف هفتم و یک دختر دیگر اش متعلم صنف ششم است.
خان سه پسر و هشت دختر دارد و دختران دیگر اش هنوز کودک اند.
خان زندگی فقیرانه دارد و امیدوار است که روزی دختران اش داکتر شوند و او را در مخارج خانه یاری رسانند.
حمایت همسر
خرما، همسر میا خان، بزرگترین حامی بوده است. او نه تنها در بخش تعلیم و تربیه دختران اش کمک میکند بلکه بار مالی خانواده را نیز به دوش میکشد.
خان میگوید که از قربانی های همسر اش شکرگزار است، به ویژه زمانی که او در بستر بیماری بود و همسر اش مخارج خانه را میپرداخت.
خرما به صدای امریکا گفت: " شوهرم بیمار شد. داکتران گفتند که نباید کار کند. او باید در خانه میماند و من در شفاخانه منحیث خدمه کار گرفتم و آن زمانی بود که ما تصمیم گرفتیم دختران ما باید تحصیل کنند."
روزی، یکی از دختران میان خان که متعلم صنف هفتم است میگوید که نبود یک شخص با سواد در خانواده، خیلی دشوار است.
او گفت: " مادر و پدرم به مکتب نرفته اند و هیچ کسی نمیتواند در خانه در انجام کارخانگی با من کمک کند."
جنت بی بی، خواهر ۱۲ ساله روزی، که متعلم صنف شش است میگوید که او و خواهرانش یک روزی داکتر خواهند شد و پدر و مادر اش به آنان افتخار خواهند کرد.
جنت بی بی گفت: " میخواهم داکتر شوم و به دیگران کمک کنم."
میاخان میگوید که باشندگان قریه نیز از این تصمیم اش حمایت میکنند و تا زمانی که از پا نه افتاده است دختران اش را حمایت خواهد کرد.