مجمع عمومی ملل متحد ۲۷ سال پیش در همین روز (۲۰ نومبر ۱۹۸۹) کنوانسیون حقوق اطفال را تصویب کرد. حکومت افغانستان در سال ۱۹۹۴به این کنوانسیون ملحق شد اما امروز پس از گذشت ۲۱ سال، هزاران کودک افغان در جاده ها مصروف کار های شاقه اند و همه روزه با خشونت های گوناگون مواجه میباشند که در بد ترین واقعات، به مرگ آنان می انجامد.
بر اساس ارقام ارایه شده توسط وزارت کار، امور اجتماعی، شهدا و معلولین در حدود ۱.۱ میلیون کودک کارگر در افغانستان وجود دارد.این در حالیست که سن کار در قانون اساسی افغانستان ۱۵سال تعیین شده اما جاده ها، کارگاه ها و داش های خشت پزی در این کشور، اماکنی است که شاهد کودکان کارگر پنج تا ۱۴سال است. اما با اینهمه احصاییۀ دقیقی از کودکان کارگر در افغانستان وجود ندارد.
کودکان در جاده های افغانستان در گرمای داغ تابستان و سردی زمستان، مصروف موتر شویی، دست فروشی، گدایی، اسپند کردن و سایر کار های شاقه اند. در برخی موارد بر اساس معلومات وزارت کار، امور اجتماعی، شهدأ و معلولین این کودکان با خطرات چون قاچاق، ضرب و شتم، اعتیاد به مواد مخدر، و استفاده منیحث ابزار انتحار و انفجار مواجه میباشند.
در تازه ترین خبر، کمیسیون حقوق بشر افغانستان گفته است که در ساحات نا آرام احتمالاً از کودکان منحیث ابزار جنگی استفاده صورت گرفته است.
کودکان کارگر در قضایای مختلف مورد تجاوز جنسی نیز قرار میگیرند که بچه بازی از بد ترین نوع این خشونت محسوب میگردد.
براساس یک سروی جدیدی که توسط بانک جهانی صورت گرفته است ۷۶در صد کودکان افغان روزمره در منازلشان، کودکستان ها، مکاتب و محلات کار شان لت و کوب میشوند که وضعیت ۳۶ در صد آنان نگران کننده عنوان شده است.
این در حالیست که عبدالفتاح احمدزی، مشاور مطبوعاتی وزارت کار و امور اجتماعی میگوید که حکومت افغانستان در بخش بهبودی وضعیت کودکان کار های جدیدی را روی دست گرفته است.
او افزود:"برنامه جدید ثبت نام و شامل ساختن کودکان کارگر است که نان آور خانه هایشان نیز میباشند . این برنامه از ولایت بلخ آغاز شده و تا حال بیش از پنج هزار خانواده مشخص شده و تحت برنامه های جدید ، کمک های مالی و نقدی برای آغاز کار و بار با آنان صورت گرفته است."
براساس معلومات یونسف یا صندوق وجهی ملل متحد برای اطفال، تنها در جاده های کابل بیش از ۵۰ هزار کودک مصروف کار است اما کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید که تعداد این کودکان بیشتر از آن است زیرا این رقم فقط بر اساس مطالعات از شهر های بزرگ ارایه شده است.
عفیفه معروف مسوول بخش کودکان در کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید که ارقام کودکان که مصروف کار های شاقه اند بیشتر از این است و قرار است کمیسیون مستقل حقوق بشر سال آینده در همکاری با صندوق وجهی ملل متحد برای اطفال، یک تحقیق ملی را راه اندازی کند تا رقم دقیق کودکان کارگر در افغانستان واضح شود.
حکومت افغانستان به دلیل جنگ های بیش از سه دهه که اکنون هم جریان دارد، نمیتواند حقوق این کودکان را به گونۀ شاید و باید تامین کند، اما نهاد های مدافع حقوق کودکان نیز نتوانسته اند کار بنیادی را برای این قشر محروم جامعه انجام دهند.
بر اساس معلومات وزارت کار، امور اجتماعی، شهدا و معلولین افغانستان نفوس کودکان در افغانستان در حدود ۱۴میلیون است که تعداد زیادی از آن به تعلیمات ابتدایی دسترسی ندارند و حد اقل سه میلیون این کودکان در معرض خطر قرار دارند.
برنامه امدادرسانی
مؤسسات خیریه مانند، یونیسف، اکشن اید، سیف دی چلدرن و چندین نهاد دیگر با وجود آنکه از سالها به اینسو در بخش کمک با کودکان افغانستان فعالیت دارند، نتوانسته اند، خدماتی را ارایه کنند که بتواند آیندۀ کودکانی را تغییر دهند که از دسترسی به مکاتب محروم بوده و در جاده ها مصروف کار اند.
در کشور های مانند هند، پاکستان و بنگله دیش، برنامه های تطبیق شده که توانسته زندگی کودکان کارگر را تغییر دهد. برنامه های این نوع توانسته است هزاران کودک را به مکتب بفرستد و از کار های شاقه نجات دهد.
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۵ موسسۀ سیف د چلدرن، این موسسه به ۱۸۵میلیون کودک رسیدگی کرده که از آن جمله با ۶۲ میلیون کودک کمک های مستقیم صورت گرفته است. یکی از برنامه ها تحفۀ دادن یک حیوان به یک کودک است. کمک کنندگان و اعانه دهندگان از طریق این برنامه، چوچه مرغ، مرغابی، بز، گوسفند، گاو و سایر حیواناتی را به کودکان هدیه میدهند که میتواند منبع خوب عاید برای آنان باشد.
به طور مثال اگر به یک کودک یک چوچه مرغ تحفه داده شود که قیمت آن در حدود ۱۰۰ افغانی است، این کودک میتواند پس از شش ماه تخم آنرا به فروش برساند. طبق تجاربی که از تطبیق این برنامه کسب شده است که اگر این روند برای چند سال کوتاه تعقیب شود به منبع مناسب عاید مبدل خواهد شد.
همین روند میتواند از طریق برنامه های مشابه در افغانستان نیز تطبیق شود.
گزینه دیگر، سپانسر شدن کودکان است که موسسۀ آشیانه در افغانستان نیز این گزینه را به کمک کنندگان ارایه میکند. اعانه دهندگان و کمک کنندگان میتوانند از طریق این برنامه، ماهوار با یک کودک مقدار معین پول را کمک کند که میتواند مساوی و یا بیشتر از عاید ماهانۀ آن کودک در روی جاده ها یا کارگاه های بزرگ باشد. کودکان با استفاده از این روش میتوانند به مکتب دسترسی پیدا کنند و آیندۀ بهتر داشته باشند.
موسسۀ چایلد فند، که بیشتر در کشور های افریقای و کودکان فقیر کمک میکند، برنامه یی را معرفی کرده است که از طریق آن با والدین کودکان کارگر کمک صورت میگیرد تا عاید دوامدار داشته باشند و از این طریق بتوانند زندگی روزمرۀ خویش را به پیش ببرند و کودکان خود را شامل مکتب سازند.
این موسسه برای والدین کودکان مشاغلی را ارایه میکند که تطبیق آن در افغانستان نیز به دور از احتمال نیست. خریداری کراچی فروش مواد ارتزاقی، تهیه سرمایه کوچک در یک دوکان، ایجاد نانوایی زنانه، بنا نهادن کارگاه قالین بافی و فراهم آوری فرصت ها برای تهیه و فروش صنایع دستی از گزینه های است که میتواند منحیث منبع در آمد برای والدین کودکان کارگر باشد.
تعلیمات مسلکی مانند، خیاطی، آشپزی، بوت دوزی، حلبی سازی، میخانیک موتر، مرمت بایسکل یا بایسکل سازی و غیره نیز از گزینه های است که والدین کودکان کارگر میتوانند آنرا فراگیرند و از آن طریق درآمد مناسبی داشته باشند.