شیرین ازپانزده سال به این سو معتاد به مواد مخدر است. او در جریان مهاجرتش در ایران گرفتار مواد مخدر گردید.
او از شدت فقر یک دختر دوازده ساله اش را به عقد نکاح یک مرد در آورده است و نگران آینده فرزندان باقیمانده اش است.
شیما چهل ساله با شوهر و دو کودکش بعد از برگشت به افغانستان در یکی از گورستان های مزارشریف در داخل قبر ها زندگی میکند.
شیما از باشندگان ولسوالی قیصار فاریاب خود را معرفی میکند.
او تصمیم دارد که بتواند با مراجعه به درمانگاه معتادین برای فرزندانش یک مادر خوب باشد.
حدوداً سی خانواده معتاد به مواد مخدر با اطفال شان در گورستان مزارشریف زندگی دارند.