پس از ملاقات اخیر میان وانگ یی، وزیر خارجۀ چین، و امیر خان متقی، سرپرست وزارت خارجۀ حکومت طالبان، که به تاریخ ۲۸ جولای سال روان برگزار شد، به گفتۀ تحلیلگران، مسایلی برجسته شد که در یک سال سلطۀ طالبان بر افغانستان، مایۀ، یاس، عدم قناعت و ناامیدی میان کابل و بیجینگ بوده است.
پس از مسلط شدن طالبان بر افغانستان در حدود یک سال گذشته، چین به افغانستان وعدۀ همکاری اقتصادی داده است، اما از طالبان خواسته است که اگر این گروه خواستار کسب مشروعیت بینالمللی است، تندروان اویغور را سرکوب کند. اما تا کنون هیچ کدام - طالبان و چین - خواست یک دیگر را برآورده نکرده است.
در گفتگو میان وانگ و متقی در جریان کنفرانس تاشکند برای افغانستان، چین اعلام کرد که تعرفهها را بر ۹۸ درصد از محصولاتی که از افغانستان وارد میکند، لغو خواهد کرد. وانگ همچنان وعده سپرد که صدور ویزۀ چین به شهروندان افغان سر از تاریخ اول اگست از سرگرفته شده و نیز از پروژههای زیربنایی که اتصال افغانستان را به بنادر بحری پاکستان فراهم میکند، حمایت خواهد شد.
جنیفر بریک مرتضاشویلی، رییس مرکز حکومتداری و بازارها در پوهنتون پتسبرگ ایالات متحده، میگوید که هدف این مشوقهای چین این است که افغانستان را دوست خود نگهدارد و به طالبان نیز بفهماند که چین قویترین ابزار اقتصادی است.
خلا در افغانستان
برخی ناظران توقع داشتند که پس از خلای ناشی از خروج قوای امریکایی از افغانستان، چین نقش بزرگتری بازی کرده و با پرکردن خلای موجود، حضور خود را در افغانستان عمیقتر کند، اما چنین نشد.
مایکل کوگلمن، پژوهشگر ارشد در کانون فکری و پژوهشی ودرو ویلسن در واشنگتن دیسی گفت: "رویکرد چین نسبت به افغانستان پس از مسلط شدن طالبان، بسیار به رویکرد آن کشور پیش از حاکمیت طالبان شباهت دارد. نگرانی چین، امنیت و به ویژه خطرات تروریزم است."
با اینحال، رویدادهای اخیر به ویژه کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر القاعده در حملۀ هوایی ایالات متحده در شهر کابل، بر احتمال ناامنی رو به رشد در افغانستان دلالت میکند.
پس از این رویداد، انتونی بلینکن، وزیر خارجۀ ایالات متحده، طالبان را به"پناه دادن به رهبر القاعده" متهم کرد و پیشتر از آن نیز ملل متحد با نشر گزارشی گفت که القاعده پس از مسلط شدن طالبان بر افغانستان، آزادی را تجربه میکند.
اما برای چین، نگرانکنندهتر از همه گزارش اخیر به شورای امنیت سازمان ملل متحد است که بر اساس آن، جنبش اسلامی ترکستان، که اساسگذار آن تندروان تبعیدی شینژیانگ چین اند، پایگاه عمدهای را در ولایت بغلان افغانستان دوباره ایجاد کرده اند.
در گزارش آمده است: "این گروه [جنبش اسلامی ترکستان] چندین پناهگاه را در بدخشان ایجاد کرده، ساحۀ عملیاتی خود را گسترش بخشیده و پنهانی اسلحه خریداری کرده است، به این هدف که قابلیتهای خود را برای انجام فعالیتهای تروریستی ارتقا ببخشد."
ملل متحد گفته است که جنبش اسلامی ترکستان که چین به آن جنبش اسلامی ترکستان شرقی نیز خطاب میکند، چند صد عضو و جنگجو در افغانستان دارد. هرچند ایالات متحده در نومبر ۲۰۲۰ این گروه را از فهرست سازمانهای دهشت افگن بیرون کرد، ملل متحد هنوز هم آن را گروه تروریستی میپندارد.
واندا فلباب-براون، پژوهشگر در نهاد بروکینگز در واشنگتن دی سی، میگوید که بیجینگ از تداوم حضور تندروان اویغور در افغانستان ابراز خستگی کرده و بار بار در تماس با طالبان خواسته است تا جنگجویان اویغور را به چین بسپارد. او گفت که پس از مسلط شدن طالبان، صدها تندرو اویغور از سوریه به افغانستان آمده اند.
خانم فلباب-براون گفت که پالیسی طالبان در مورد جنگجویان اویغور، شبیه پالیسی آن گروه با تمام جنگجویان خارجی است. او گفت: "آنان [طالبان] حضور اویغورها را انکار میکنند...آنان به چین نیز همان حرفی را میزنند که به ما [امریکا] میگویند و آن اینکه اجازه نخواهند داد که از خاک افغانستان بر چین حمله شود."
خواست چین برای افغانستان
وزارت خارجۀ چین پس از دیدار وانگ با متقی در تاشکند، با نشر اعلامیهای از قول وانگ نگاشت: "چین آرزومند است که افغانستان بتواند حکومت همه شمول با بنیاد وسیع را شکل و حکومتداری متعدل و معقول را تبارز دهد، ثبات داخلی را حفظ و اجماع ملی را درک کند، تدابیر قاطع برای سرکوب همه نیروهای تروریستی به شمول جنبش اسلامی ترکستان شرقی اتخاذ کند."
آقای کوگلمن میگوید آنچه میتواند در تعامل چین با افغانستان بازی را تغییر دهد، اراده و اقدامات عملی و آشکار طالبان برای سرکوب کردن گروههایی است که چین را تهدید میکند، به ویژه داعش و گروههای کوچک متشکل از تندروان اویغور. او گفت: "اما تا این لحظه، طالبان چنین نکرده اند و این بدان معنا است که حضور چین در افغانستان نسبتاً محدود باقی خواهد ماند."
از دید خانم فلباب-براون، چین و طالبان از همدیگر نومید و مایوس اند. او گفت: "هرچند طالبان میدانستند که چین به عنوان منبع سرمایهگذاری و کمک خارجی، جاگزین ایالات متحده در افغانستان نخواهد شد، آن گروه توقع داشت که به مراتب بیشتر از آنچه را تا کنون از چین دریافت کرده است، دریافت کند. حضور اقتصادی چین در افغانستان بسیار پایینتر از آنچه بوده است که طالبان میخواستند و توقع داشتند."
ساحۀ کوهستانی واخان در شمالشرق افغانستان مرز کوتاهی با ولایت نیمه خودمختار شینژیانگ چین دارد، ولایتی که حکومت چین به نقض حقوق بشر و سرکوب اقلیت مسلمان در آن متهم است. اما بیجینگ این اتهامات را رد کرده میگوید که رویکرد موجود در شینژیانگ برای مبارزه با تروریزم، افراطگرایی و جدایی طلبی است.
مرتضاشویلی میگوید که پس از مسلط شدن طالبان بر افغانستان، استراتیژی چین در افغانستان، تعامل با طالبان و فراهم آوری مشوقها برای حکومت جدید آن کشور است تا ثبات را تقویت بخشد. او گفت: "چین آرزومند است که با عادی سازی روابط با طالبان، قادر خواهد بود تا نوعی فضای همکاری را ایجاد و ثبات را تامین کند."
خانم مرتضاشویلی گفت که افزون بر ثبات، چین به منابع طبیعی افغانستان علاقمند است، اما به گفتۀ این تحلیلگر امریکایی "توانمندی برای استخراج معادن و منابع طبیعی افغانستان بسیار دور است، زیرا چین وضعیت برای چنین سرمایهگذاریهای بزرگ را هنوز هم بسیار خطرناک میپندارد."