صبح سه شنبه مانند روز های دیگر، که خبرنگاران در نشست های مطبوعاتی اشتراک می کردند، امروز نیز آغاز شد.
اما فقط با گذشت چند ساعت، سرخط خبر به جای نشست خبری و حرف های رئیس جمهور، که قرار بود در مورد گشایش دفتر طالبان در قطر صحبت کند، تهاجم افراد مسلح به ارگ گردید.
در حدود ۱۸ خبرنگار رسانه های داخلی و خارجی به چهارهی آریانا گردهم آمده بودند، که توسط مسئولین ریاست جمهوری به نشست مطبوعاتی همرایی گردند، من هم در میان این خبرنگاران بودم.
موضوع نشست خبری اعلام نشده بود اما این اولین نشست مطبوعاتی رئیس جمهور حامد کرزی پس از جنجال ها بر سر گشایش دفتر سیاسی طالبان در قطر بود.
ما حدود ۱۰ متر به سمت چپ دروازۀ ورودی ایستاده و منتظر مشاعیت به داخل ارگ ریاست جمهوری برای اشتراک به نشست مطبوعاتی بودیم.
ورود 'کروزین' های مهاجمان
کمتر از ۲۰ دقیقه گذشته بود که یک موتر نوع "کروزین" از سوی شش درک در شرق هوتل آریانا به سوی ما به سرعت در حرکت بود، و در مقابل دروازۀ هوتل آریانا، جای که مرکز استخبارات امریکا موقعیت دارد، ایستاده شد.
خبرنگاران نیز نزدیک دوازه ورودی ریاست جمهوری در چهاراهی آریانا بودند، و پس از آغاز درگیری مسلحانۀ مهاجمان و پاسخدهی نیرو های امنیتی، ما به روی سرک پروت کرده به سوی برج که در استقامت دیوار ریاست جمهوری موقعیت دارد، به روی سینه حرکت کردیم. این ساحه در ۱۰۰ متری محل درگیری قرار داشت.
پنج دقیقه قبل از آغاز رویداد، محافظین رئیس جمهور افغانستان ریاست جمهوری افغانستان را ترک کردند، ما خبرنگارن به این فکر افتیدیم که شاید برنامۀ رئیس جمهور بیرون از کاخ برگزار شود، که ناگهان حملات آغاز گردید.
راه های که به سوی ارگ ریاست جمهوری و سفارت امریکا منتهی گردیده بود، تمامی به روی ترافیک مسدود شد، و عراده جات اطفائیه به محل واقعه رسید.
حس بشردوستی در اوج خطر
در اوج زد و گیر ها، نظر ما به یک کودک در چهارراهی آریانا افتید از لیسۀ امانی (جای که ساحل متعلم صنف اول می باشد) بیرون شده و سراسیمه شده بود. او را باخود گرفته به جای مصئون همراه با خبرنگاران دیگر انتقال دادیم.
نبرد و انفجارات لحظه به لحظه شدید تر می شد، و شدت و صدای انفجار اولی برای ساحل، نهایت مهیب وحشتناک بود. خبرنگاران وظیفۀ شان را فراموش کرده و به عوض به این کودک دلداری داده، به خاطر آرامش خاطرش او را "قهرمان لیسۀ امانی" لقب می دادند.
بازهم شدت درگیری و صدای انفجارات بیشتر و بیشتر گردید، ولی وضعیت روشن نبود; دود سیاه در اطراف هوتل آریانا دیده می شد.
نیرو های امنیتی افغان برای یک و نیم ساعت با مهاجم های مسلح درگیر بودند و خبرنگاران همزمان از طریق تیلیفون های همراه تازه ترین انکشافات و اخبار رویداد را به شبکه های نشراتی شان گزارش می دادند.
اما در اخیر خبرنگاران ساحل را به نوکریوال لیسه عالی امانی تسلیم کردند، و خوشبختانه که به ما در جریان نبرد و انفجارت صدمه وارد نگردید.
به قول مسئولین امنیتی، به اثر حملات تلفات صورت نگرفته است.
اما فقط با گذشت چند ساعت، سرخط خبر به جای نشست خبری و حرف های رئیس جمهور، که قرار بود در مورد گشایش دفتر طالبان در قطر صحبت کند، تهاجم افراد مسلح به ارگ گردید.
در حدود ۱۸ خبرنگار رسانه های داخلی و خارجی به چهارهی آریانا گردهم آمده بودند، که توسط مسئولین ریاست جمهوری به نشست مطبوعاتی همرایی گردند، من هم در میان این خبرنگاران بودم.
موضوع نشست خبری اعلام نشده بود اما این اولین نشست مطبوعاتی رئیس جمهور حامد کرزی پس از جنجال ها بر سر گشایش دفتر سیاسی طالبان در قطر بود.
ما حدود ۱۰ متر به سمت چپ دروازۀ ورودی ایستاده و منتظر مشاعیت به داخل ارگ ریاست جمهوری برای اشتراک به نشست مطبوعاتی بودیم.
ورود 'کروزین' های مهاجمان
کمتر از ۲۰ دقیقه گذشته بود که یک موتر نوع "کروزین" از سوی شش درک در شرق هوتل آریانا به سوی ما به سرعت در حرکت بود، و در مقابل دروازۀ هوتل آریانا، جای که مرکز استخبارات امریکا موقعیت دارد، ایستاده شد.
خبرنگاران نیز نزدیک دوازه ورودی ریاست جمهوری در چهاراهی آریانا بودند، و پس از آغاز درگیری مسلحانۀ مهاجمان و پاسخدهی نیرو های امنیتی، ما به روی سرک پروت کرده به سوی برج که در استقامت دیوار ریاست جمهوری موقعیت دارد، به روی سینه حرکت کردیم. این ساحه در ۱۰۰ متری محل درگیری قرار داشت.
پنج دقیقه قبل از آغاز رویداد، محافظین رئیس جمهور افغانستان ریاست جمهوری افغانستان را ترک کردند، ما خبرنگارن به این فکر افتیدیم که شاید برنامۀ رئیس جمهور بیرون از کاخ برگزار شود، که ناگهان حملات آغاز گردید.
راه های که به سوی ارگ ریاست جمهوری و سفارت امریکا منتهی گردیده بود، تمامی به روی ترافیک مسدود شد، و عراده جات اطفائیه به محل واقعه رسید.
حس بشردوستی در اوج خطر
در اوج زد و گیر ها، نظر ما به یک کودک در چهارراهی آریانا افتید از لیسۀ امانی (جای که ساحل متعلم صنف اول می باشد) بیرون شده و سراسیمه شده بود. او را باخود گرفته به جای مصئون همراه با خبرنگاران دیگر انتقال دادیم.
نبرد و انفجارات لحظه به لحظه شدید تر می شد، و شدت و صدای انفجار اولی برای ساحل، نهایت مهیب وحشتناک بود. خبرنگاران وظیفۀ شان را فراموش کرده و به عوض به این کودک دلداری داده، به خاطر آرامش خاطرش او را "قهرمان لیسۀ امانی" لقب می دادند.
بازهم شدت درگیری و صدای انفجارات بیشتر و بیشتر گردید، ولی وضعیت روشن نبود; دود سیاه در اطراف هوتل آریانا دیده می شد.
نیرو های امنیتی افغان برای یک و نیم ساعت با مهاجم های مسلح درگیر بودند و خبرنگاران همزمان از طریق تیلیفون های همراه تازه ترین انکشافات و اخبار رویداد را به شبکه های نشراتی شان گزارش می دادند.
اما در اخیر خبرنگاران ساحل را به نوکریوال لیسه عالی امانی تسلیم کردند، و خوشبختانه که به ما در جریان نبرد و انفجارت صدمه وارد نگردید.
به قول مسئولین امنیتی، به اثر حملات تلفات صورت نگرفته است.