با آنکه حداقل سه بار در ماههای اخیر، نمایندگان طالبان با زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه امریکا برای صلح افغانستان دیدار کرده اند، ولی به نظر میرسد که عمران خان، نخست وزیر پاکستان، اینبار در پی امتیازگیری از نشست اخیر در ابوظبی برآمده است.
در حالی که این نشست وارد دومین روز خود شده، نخست وزیر پاکستان در صفحه تویتر خود نوشته است: "پاکستان به انجام مذاکرات میان طالبان و امریکا در ابوظبی کمک کرده است. دعا میکنیم که این (مذاکرات) به صلح و پایان حدود سه دهه رنج مردم شجاع افغان منجر شود."
آقای خان در ادامه نوشته است: "پاکستان از تمام توان خود برای پیشرفت روند مصالحه استفاده خواهد کرد."
این اظهارات، به باور آگاهان امور، نشان میدهد که پاکستان، نه تنها به نفوذ بر طالبان برای حاضر کردن آنها به گفتگوی مستقیم با امریکا اذعان دارد، که حاضر است از آن برای بدست آوردن دست بالا در منطقه نیز استفاده کند.
صدیق صدیقی، سخنگوی پیشین وزارت داخله افغانستان و آگاه مسایل سیاسی میگوید که یکی از دلایل اینکه طالبان حاضر به گفتگو با دولت افغانستان نیستند، این است که پاکستان نمیخواهد چنین چیزی اتفاق بیافتد.
آقای صدیقی به صدای امریکا گفت: "شکی وجود ندارد که طالبان هنوز هم تحت کنترل جدی نظامیان پاکستانی قرار دارد. آی اس آی رهبری استراتژیک این گروه را برعهده دارد و از آنها در راستای پیشبرد اهداف پاکستان در منطقه استفاده میکند."
او میافزاید: "دلیل اینکه طالبان تنها با امریکا گفتگو میکنند، این است که هنوز پاکستانیها به آنها اجازه گفتگوی مستقیم با دولت افغانستان را نداده اند."
نفوذ پاکستان بر طالبان؛ واقعیت یا اغراق؟
طرح این ادعا، چیز تازهای نیست. دولت افغانستان و نیز بسیاری از تحلیلگران گفته اند که بدون حمایت جدی پاکستان، تلاشها برای مصالحه با طالبان در افغانستان با شکست روبرو خواهد شد.
حکومت پاکستان حمایت خود از طالبان را ادعای بیاساس خوانده و همواره، خود را یکی از قربانیان اصلی تروریزم در منطقه دانسته است. با این حال، به نظر میرسد که حکومت به رهبری عمران خان در پاکستان، چندان بیعلاقه نیست تا اهمیت خود را در شکلدهی نتایج مذاکرات صلح، برای امریکا برجسته کند.
با این وجود، مایکل کوگلمن، تحلیلگر مستقر در واشنگتن که مسایل طالبان و پاکستان را از نزدیک دنبال میکند، باور دارد که شاید لازم نباشد در باره میزان واقعی نفوذ پاکستان بر طالبان، اغراق شود.
آقای کوگلمن به صدای امریکا گفت: "پاکستان یقینا توانایی این را دارد که شورشیان را برای گفتگو با امریکا و سایر بازیگران کلیدی وادار بسازد، ولی تصور اینکه آنها بتوانند به طالبان بقبولانند که با امریکا و یا افغانستان وارد مذاکرات رسمی شوند، بیش از حد خوشبینانه است."
او میافزاید: "شاید تا حدی این تصور درست باشد که نفوذ پاکستان بر طالبان کمرنگتر شده است؛ چون با گسترش حضور شورشیان، اعضای ارشد این گروه توانسته اند جای پای بیشتری برای خود در افغانستان پیدا کنند."
"امتیازات بزرگ"
اگر قرار است این اظهارات را بپذیریم، پس امتیازگیری پاکستان در زمینه گفتگوهای طالبان با امریکا در ابوظبی، به چه معنا است؟ آیا پاکستان با برجسته کردن نفوذ خود بر طالبان، صرفا در پی جلب دوباره حمایت امریکا و احیای روابط خود با حکومت دنالد ترمپ است؟ یا واقعا در پی حمایت از مصالحه در افغانستان است؟
آقای صدیقی میگوید: "فشارهای اخیر اقتصادی و قطع کمکهای مالی امریکا بر پاکستان، یکی از دلایل عمده است."
او میافزاید: "سادهلوحانه خواهد بود اگر گمان کنیم که پاکستان بدون دریافت امتیازات بزرگ از امریکا، عربستان و روسیه، دست از حمایت طالبان بردارد و یا در پالیسیهای خود تغییری بوجود بیاورد."
نیاز به حکومت قوی
با این حال، به نظر میرسد که بدست آمدن توافق صلح در افغانستان، احتمالا نیازمند پیششرطهای فراتر از صرفا حمایت پاکستان از این روند باشد.
رسیدن به توافقی برای پایان جنگ، علاوه بر سایر مسایل، نیازمند موجودیت یک حکومت قوی در کابل نیز است، تا بتواند جوانب مختلف این روند را به درستی مدیریت کند.
آقای کوگلمن در همین زمینه تاکید دارد که در نبود یک حکومت کارآ و قانونمند در کابل، رسیدن به توافق صلح در افغانستان دشوار خواهد بود.
او میگوید: "طالبان همواره حکومت افغانستان را به عنوان یک حکومت نامشروع و دستنشانده امریکا، محکوم کرده اند. این واقعیت که حکومت کنونی افغانستان، نه در نتیجه یک انتخابات، بلکه در نتیجه یک توافق تقسیم قدرت از سوی امریکا بوجود آمد، دقیقا در راستای آجندای تبلیغاتی طالبان عمل میکند."
آقای کوگلمن میافزاید: "تا زمانی که حکومت جدیدی در کابل بوجود نیامده است که به صورت واقعی حاصل یک انتخابات باشد، تصور اینکه شورشیان حاضر به گفتگو شوند، دشوار است."