این بار اول نیست که روابط ایران و عربستان سعودی به تشنج گرائیده است، در حقیقت روابط میان این دو کشور در طول چند دهۀ اخیر با فراز و نشیب های متعددی توأم بوده و این دو دولت هرگز بر یک دیگر اعتماد کامل نداشته اند.
سفارت عربستان سعودی در تهران حدود ۲۵ سال قبل نیز مورد تهاجم اعتراض کنندگان قرار گرفته بود که در آن، یک دیپلومات عرب جان باخت. گرچه تنش های ناشی از آن تهاجم، سپس با آغاز جنگ اول خلیج فروکش کرد، اما ریاض و تهران باز هم در پس پرده، و گاهی هم علنی، بر خلاف یکدیگر سخن میگفتند.
در حالی که تنش ها میان عربستان سعودی و ایران بار دیگر به وخامت گراییده و وضعیت حساسی را در سطح منطقه به وجود آورده است، بیجا نخواهد بود که برای ریشه یابی اختلافات کنونی شان، پیشینۀ روابط میان این دو کشور را مرور کرد:
آغاز اختلافات
ایران کشوری است که بیشترین مردم آن پیرو مذهب تشیع بوده، در حالی که اکثریت مردم عربستان سعودی، مسلمانان سنی مذهب اند. اختلافاتی که میان این دو کشور در طول تاریخ بروز کرده، گرچه منشأ آن را میتوان اختلافات مذهبی خواند، اما بعداً عوامل جیوپولیتیک و برتری جویی های آنان در سطح منطقه این اختلافات را رشد داده است.
تا سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، ایران و عربستان سعودی "ستون های دوگانۀ" پالیسی واشنگتن برای جلوگیری از نفوذ اتحاد شوروی وقت در خلیج فارس شمرده میشدند. تا آن زمان، تهران و ریاض متحدین ناخواسته ای بودند و میان شان سخنی از تفاوت های مذهبی به میان نمی آمد.
پس از دهۀ هفتاد میلادی، عربستان سعودی که تازه به منابع سرشار نفت دست یافته بود، در مساجد کشور های منطقه به تبلیغ افکار سَلـفی آغاز کرد. سلفی ها، سنی هایی اند که تعبیر افراطی از آموزه های دین اسلام را ارایه میکنند، و شیعیان را مرتد میخوانند.
در حالی که افکار افراطی سنی در عربستان قوت میگرفت، در سال ۱۹۷۹ در ایران انقلاب اسلامی رخ داد و نظام تازه ای روی کار آمد که اساس آن بر ولایت فقیه، اصل اساسی ایدیالوژی شیعیان استوار است. جمهوری اسلامی ایران به صورت سنتی، خود را به عنوان بانی و نگهبان منافع شیعیان در تمام جهان تبارز می دهد.
پس از این دگرگونی ها در ایران و عربستان سعودی، دو کشور از لحاظ ایدیالوژیک در برابر هم قرار گرفتند. این اختلافات ایدیالوژیک منجر به بی اعتمادی ها گردید و سپس منتج به رقابت جیوپولیتیک میان دولت های دو کشور شد و روابط آنها را در ۳۷ سال گذشته، تحت تأثیر قرار داد.
ملیشه سازی
در جریان جنگ عراق و ایران در سالهای ۱۹۸۰-۱۹۸۸ که صدام حسین بر ایران حمله کرده بود، ایران در صدد آن شد که با اعراب شیعه مذهب رابطه محکم کند و از آنان به مثابۀ آلۀ دست در برابر دشمنان سنی اش در منطقه استفاده کند.
سعودی ها این اقدام ایران را شدیداً با دیدۀ شک نگریستند و در هراس افتادند که مبادا این گروه های تمویل شده یا ایجاد شده به دست ایران، منجر به انقلاباتی در کشور های متحد عربستان سعودی و بی ثباتی منطقه گردند. افزون بر آن ایران بعداً به حمایت جنگجویان شیعه مذهب در لبنان، سوریه، یمن و سایر کشور ها نیز پرداخت.
در سال ۱۹۸۸، پس از آن که صد ها زایر ایرانی در برخورد با پولیس عربستان سعودی در مراسم حج کشته شدند، اعتراض کنندگان بر سفارت آن کشور در تهران هجوم بردند و یک دیپلومات عرب را کشتند.
تهاجم بر سفارت عربستان در سال ۱۹۸۸ باعث شد که روابط میان ریاض و تهران به وخامت گراید. اما دیری نپایید که یک رویداد غیرمنتظره در منطقه، سران عربستان و ایران را وادار به احیای روابط ساخت. این رویداد، حملۀ سال ۱۹۹۰ صدام حسین بر کویت بود.
ایران و عربستان سعودی اختلافات شان را موقتاً کنار گذاشته و در برابر دشمن مشترک شان یکدست شدند. بعد ها در سال ۲۰۰۳، سرنگونی رژیم صدام در عراق، بار دیگر بازی سیاسی میان کشور های متخاصم را در منطقه جان تازه ای بخشید.
ایران از روابط خود با گروه های شیعه مذهب عراق، برای تحت نفوذ آوردن حکومت بغداد کار گرفت و سپس این شیوه اش را در یمن و سوریه تکرار کرد. از جانب دیگر جنگ های فرقوی در عراق نیز تنش ها را تشدید بخشید. این انکشافات، عربستان سعودی و ایران را در تقابل علنی تری قرار داد، اما با آنهم تهران و ریاض روابط دیپلوماتیک شان را حفظ کردند.
شاه نو، راه نو
با مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی و به قدرت رسیدن ملک سلمان، این کشور موضعگیری هایش را در برابر ایران تشدید بخشید. ملک سلمان و پسرش محمد که ولیعهد او میباشد، هردو سیاست گذشته را که مخالفت پشت پرده با ایران بود، یک سو نهاده و مایل به تقابل نظامی با ایران و متحدین آن در منطقه میباشند.
عربستان سعودی سال گذشته در رأس یک ائتلاف منطقوی، عملیات هوایی را بر شورشیان حوثی در یمن که شیعییان زیدی اند، آغاز کرد. حوثی ها از حمایت ایران برخوردار اند.
ایران به خاطر برنامه های هستوی اش، تحت تعزیرات شدید بین المللی قرار داشت، اما با امضای توافقنامه ای با قدرت های جهان، راهی برای رهایی از این تعزیرات را گشود. عربستان سعودی مخالفت خود را با این توافقنامه اظهار داشت و گفت که تسهیل و رفع تعزیرات، برای ایران منابع و فرصت در اختیار میگذارد تا به مداخلات اش در کشور های منطقه شدت بخشد.
تصادم تازه
آخرین تصادم عربستان و ایران، بر سر اعدام شیخ نمر باقر النمر یک روحانی شیعه مذهب عربستان سعودی بود. شیخ نمر، گرچه از عربستان سعودی بود، اما مدت ده سال در ایران تحصیل کرده بود و از طرفداران ایران شمرده میشد. او از سلطنت آل سعود به تندی انتقاد میکرد و چند بار هم زندانی شده بود. بار اخیر در جریان مظاهرات ضد دولت، به جرم "فتنه پراگنی" دستگیر شد و پس از چند سال حبس، هفتۀ گذشته اعدام گردید.
ایران قبلاً چندین بار گفته بود که شیخ نِمر نباید اعدام گردد. پس از آن که عربستان سعودی خبر اعدام او را داد، رهبران ایران آن را به سختی نکوهش کردند و سفارت عربستان سعودی در تهران، پس از حدود ۲۵ سال، بار دیگر مورد تهاجم اعتراض کنندگان قرار گرفت و آتش زده شد.
گرچه مقامات ایران بعداً هجوم بر سفارت عربستان را نکوهش کردند، اما این رویداد ضربۀ شدیدی به روابط ِ از قبل شکنند ریاض و تهران وارد کرد. عربستان سعودی اعلان کرد که روابط خود را با ایران قطع میکند و دیپلوماتان ایرانی را نیز ۴۸ ساعت مهلت داد تا ریاض را ترک گویند.
پس از این تصمیم عربستان سعودی، کشور های سودان، بحرین، کویت، و امارات متحدۀ عرب نیز از قطع و یا کاهش روابط شان با ایران خبر دادند.