دفتر سرمفتش ایالات متحده برای بازسازی افغانستان (سیگار) در تازهترین گزارش خود گفته است که عوامل متعدد خارجی و داخلی در سقوط نیروهای امنیتی حکومت پیشین افغانستان نقش داشت.
سیگار در گزارشی تحت عنوان "چرا قوای امنیتی افغان سقوط کرد" گفته است که عملکرد محمد اشرف غنی، رییس جمهور پیشین افغانستان، یکی از عوامل عمدهٔ تضعیف نیروهای امنیتی آن کشور بود.
بر اساس این گزارش، غنی در سالهای پایانی حکومتاش به خصوص بین ماههای مارچ و جون ۲۰۲۱ با تغییر و تبدیل قوماندانهای امنیه، همبستگی، روحیه و توانایی نیروهای امنیتی افغانستان را در مقابل حملات تهاجمی طالبان تضعیف کرد.
سیگار گفته است در حالی که وضعیت امنیتی در افغانستان بدتر میشد، غنی مقامات امنیتی را تغییر و تبدیل میکرد و در اکثر حالات، فرماندهان را از قوم پشتون، به خصوص غلجاییها، از شرق افغانستان مقرر میکرد.
سیگار گفته است که تغییر و تبدیل رهبری نیروهای امنیتی بخشی از روند گستردهای سیاسی سازی و قومیسازی بود که در سالهای پایانی حکومت غنی صورت گرفت.
عامل توهم غنی
یکی از مقامات حکومت پیشین افغانستان به سیگار گفته است که پس از امضای توافق ایالات متحده و طالبان، غنی نسبت به امریکا شک پیدا کرد و فکر میکرد که واشنگتن در نظر دارد وی را از قدرت برکنار کند. این مقام و یک جنرال حکومت پیشین به این باوراند که غنی ترس از کودتای نظامی داشت. به گفتهٔ این جنرال نظامی، غنی به یک ''رییس جمهور متوهم" تبدیل شده بود که از مردم خود و نیروهای امنیتی افغان که توسط ایالات متحده آموزش دیده بودند، در هراس بود.
به گفتهٔ یک جنرال حکومت پیشین افغانستان، رییس جمهور غنی در هفتهٔ قبل از سقوط، افسران جوان که توسط ایالات متحده آموزش دیده بودند، از سمتهای شان برکنار کرد و در عوض آنان، جنرالان کمونست را تقریباََ در همه قطعات نظامی مقرر کرد. به گفتهٔ این جنرال، غنی به طور دوامدار فرماندهان را تغییر و تبدیل میکرد و جنرالان کمونست را که فکر میکرد به او وفادار اند، مقرر میکرد، نه افسران جوانی را که توسط نظامیان ایالات متحده آموزش داده شده بودند.
به گفتهٔ یکی از وزیران داخلهٔ حکومت پیشین افغانستان، مقامات امنیتی افغانستان پنج روز قبل از ۱۴ اپریل ۲۰۲۱ غنی را در مورد خروج قریب الوقوع ایالات متحده از افغانستان در جریان قرار دادند، اما معاون رییس جمهور وقت افغانستان، امرالله صالح، به غنی گفت که این یک توطیه ایالات متحده است و اظهارات مقامات امنیتی در این جلسه نادیده گرفته شد.
سیگار از قول تیمور شاران، یک تحلیلگر، نوشته است که سقوط ولسوالیها به خاطر اردو نه، بلکه به دلیل تغییر ساختاری: جایگزینی فرماندهان امنیه، رخ داد و فرماندهان تازه مقرر شده، هیچ ارتباطی در سطح ولسوالیها نداشتند.
شاران به سیگار گفته است که در ۱۸ ماه آخر حکومت قبلی، پولیس اکثر جنگ بر ضد طالبان را انجام میداد، نه اردو. به گفتهٔ این تحلیلگر، تغییر ساختار و جا به جایی فرماندهان امنیتی، موجب تضعیف روحیه و مشروعیت سیاسی پولیس شد و این وضعیت در نهایت سبب سقوط حکومت پیشین شد.
عامل رقابت قومی
بر اساس گزارش سیگار، رقابت میان پشتونها و غیر پشتونها، به ویژه تاجیکها، به دلیل رقابت میان غنی و عبدالله عبدالله، شعلهور تر شد. بر اساس این گزارش، این رقابت شاید یکی بزرگترین منابع تضعیف نیروهای امنیتی افغانستان بود.
اما شماری از مقامات حکومت پیشین افغانستان گفته اند که سایر عوامل نیز در تضعیف نیروهای امنیتی این کشور نقش داشت. به گفته یکی از مقامات وزارت دفاع حکومت پیشین افغانستان، رقابت میان افسران جوان و مسن، جهادیها و افراد مسلکی و اقوام همه از جمله عواملی تضعیف نیروهای امنیتی حکومت پیشین به شمار میروند.
عامل فقدان شفافیت سیاسی از سوی امریکا
سیگار از قول جیمز متیس، وزیر دفاع پیشین ایالات متحده، گزارش داده است که نبود شفافیت سیاسی از سوی امریکا نیز از عوامل تضعیف نیروهای امنیتی پیشین افغانستان میباشد.
سیگار از قول این مقام نظامی پیشین امریکا نوشته است که " نبود شفافیت سیاسی در مورد اهداف، راهها و وسایل موجب شد که ما همیشه فکر کنیم که آیا سال آینده اینجا [افغانستان] خواهیم بود یا خیر؟ آیا قرار است سال آینده بودجه بگیریم؟ ما مطمین نبودیم که حمله کنیم، عقب نشینی کنیم یا به سمت دیگر برویم."
جنرال سمیع سادات که فقط چند روز قبل از سقوط حکومت پیشین به حیث مسوول عمومی امنیتی شهر کابل مقرر شده بود، به سیگار گفته است که در پهلوی سایر عوامل، توافق دوحه میان طالبان و امریکا، توقف حملات هوایی ایالات متحده از عوامل دیگر تضعیف نیروهای امنیتی افغانستان بود.
سادات گفته است: " نود و هشت درصد حملات هوایی ایالات متحده [بر ضد طالبان] یک شبه متوقف شد... پیامدهای روانی توافق دوحه به اندازهای بزرگ بود که سربازان معمولی افغان به فکر ترک [خدمت] شدند... سربازان ایالات متحده گیج بودند با کی درگیر شوند و با کی نشوند. اردوی ایالات متحده هر ساعت باید با دفتر سفیر [زلمی] خلیلزاد در دوحه و سایرین در وزارت خارجه هماهنگی میکرد تا وضاحت بگیرد که چه کاری انجام بدهد."
سیگار از قول هیبت الله علیزی، لوی درستیز حکومت پیشین افغانستان، گفته است که نظامیان ایالات متحده مستقر در افغانستان درک میکردند که عملکرد آنان درست نیست، اما میگفتند که رویکرد آنان محدود است و ناچار اند از تصمیم حکومتشان پیروی کنند.
علیزی به سیگار گفته است که شرکای نظامی ایالات متحده "ویدیوهای طالبان را میدیدند که بر پوستههای ما حمله میکردند" اما نظامیان ایالات متحده میگفتند که قادر نیستند درگیر شوند، زیرا با محدودیت مواجه بودند. به گفتهٔ علیزی، نگرانی نیروهای امنیتی حکومت پیشین در مورد غیرنظامیان نیز به نفع طالبان تمام میشد.
این نظامی حکومت پیشین افغانستان گفته است که قبل از ماه جون ۲۰۲۱، قراردادی ها میتوانستند در ظرف ۲۴ ساعت هلیکوپترهای بلک هاک را ترمیم کنند، اما پس از ماه جون، هلیکوپترهای بلک هاک باید در دوبی ترمیم میشد و روند ترمیم، هفتهها تا ماهها را در بر می گرفت. در عین حال، تدارکات نیروهای خاص در حال تمام شدن بود.
تمرکز غنی به مسایل جزیی
سیگار از قول مقامات حکومت پیشین افغانستان گزارش داده است که غنی در عوض تمرکز به مسایل بزرگ ملی، بیشتر سرگرم به مسایل جزیی بود.
حکمت کرزی، معین وزارت خارجهٔ حکومت پیشین افغانستان، گفته است که "غنی بیشتر به مسایل کوچک روزمره علاقمند بود تا مسایل بزرگ استراتیژیک که کشور با آن مواجه بود. به لحاظ خدا، ولایتها در حال سقوط بودند و او [غنی] هنوز هم جلسات شورای تدارکات ملی را برای چهار ساعت برگزار میکرد. او در حالی جلسات شهرسازی را برگزار میکرد که ولسوالیها در حال سقوط بودند."
مسعود اندرابی، وزیر داخلهٔ پیشین افغانستان، به سیگار گفته است که ''هیچ کسی نمیخواست به خاطر غنی بمیرد...برای مردمی بمیرد که اینجا برای غارت کشور بودند."
عامل وابستگی به نیروهای خارجی
سیگار از قول یکی از فرماندهان پیشین امریکا در افغانستان نوشته است که ایالات متحده اردوی در افغانستان ایجاد کرد که متکی به قراردادیها بود و بدون آن نمیتوانست کاری انجام بدهد. به گفتهٔ این فرمانده ایالات متحده، زمانی که قراردادیها بیرون شدند، نیروهای امنیتی افغانستان نیز سقوط کرد.
سیگار گفته است که سایر عوامل از جمله پایین بودن سطح معاشات، تدارکات ضعیف که منجر به کمبود مواد خوراکی، آب و مهمات شد، فساد اداری در میان فرماندهان فاسد و قراردادیان، از عوامل دیگری است که بر عزم و ارادهٔ نیروهای امنیتی افغانستان به منظور ادامهٔ جنگ بر ضد طالبان اثرگذار بود.
عامل توافق دوحه میان امریکا و گروه طالبان
یافتههای سیگار نشان میدهد که توافق دوحه میان ایالات متحده و طالبان روحیهٔ نیروهای امنیتی افغانستان را نیز تضعیف کرده بود. به گفتهٔ مقامات نیروهای امنیتی حکومت پیشین افغانستان، توافق دوحه، انگیزهٔ سقوط حکومت را فراهم کرد.
فرماندهان نیروهای امنیتی پیشین افغانستان به سیگار گفته اند که تاثیرات روانی توافق میان امریکا و طالبان بر سربازان معمول افغان به حدی بود که آنان فقط میخواستند زنده بمانند. به گفتهٔ یکی از این فرماندهان، با امضای توافق دوحه، نیروهای امنیتی افغانستان به این نتیجه رسیدند که آنان برندهٔ جنگ نیستند.
بر اساس گزارش سیگار، پس از توافق دوحه میان ایالات متحده و طالبان، نظامیان امریکا یک شبه میزان حمایت نظامی خود را برای نیروهای افغان کاهش دادند، به خصوص حملات هوایی بر ضد طالبان. سیگار نوشته است که ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ مجموعاََ ۷۴۳۲ حملهٔ هوایی را بر ضد طالبان انجام داد، اما در سال ۲۰۲۰ این رقم به ۱۶۳۱ حمله کاهش یافت. از این میان، ۵۰ در صد این حملات، در دو ماه نخست ۲۰۲۰-یعنی قبل از امضای توافق دوحه- انجام شد.
بی توجهی امریکا نسبت به مذاکره کنندگان حکومت افغانستان
سیگار گزارش داده است که ایالات متحده بدون در نظر داشت خواست حکومت پیشین افغانستان، مذاکرات خود با طالبان را نهایی کرد و توافق را با این گروه امضا کرد، توافقی که بخشی آن هنوز هم سری باقی مانده است و حکومت افغانستان تا آخر از جزییات این توافق بی خبر بود.
بر اساس این گزارش، نظامیان ایالات متحده نیز جزییات مذاکره با طالبان را با حکومت پیشین افغانستان شریک نکردند و حکومت غنی از تغییر پالیسی امریکا بیخبر بود. اما بر اساس گزارش سیگار، پس از توافق دوحه، عملیات و تکتیکهای طالبان نشان میدهد که آنان از میزان حمایت جدید ایالات متحده برای حکومت پیشین افغانستان درک بهتر داشتند.
به گفتهٔ یک جنرال نظامی افغان، پس از امضای توافق دوحه، ایالات متحده در جنگ میان نیروهای امنیتی و طالبان بیشتر نقش یک داور را بازی میکرد، نقشی که به گفتهٔ این جنرال پیشین "بازی بیمار'' بود.
به گفتهٔ این جنرال، نیروهای افغان نه تنها حمایت ایالات متحده را از دست داده بودند، بلکه آنان نمیدانستند که نیروهای امریکا چه زمانی به دفاع آنان خواهند آمد. سکوت نیروهای ایالات متحده موجب شعلهور شدن بی اعتمادی نیروهای امنیتی افغانستان در مقابل ایالات متحده شد.
بر اساس توافق دوحه، طیارههای ایالات متحده نمیتوانست آنعده از طالبان را که در ۵۰۰ متری نیروهای امنیتی افغانستان موقعیت داشتند، هدف حمله قرار بدهند. این گروههای طالبان به نوبت در حملات دوم، سوم یا چهارم، نیروهای امنیتی افغان را با شکست مواجه میکردند. یک مقام ارشد نیروهای امنیتی حکومت پیشین به سیگار گفت که طالبان با استفاده از این خلا به نفع خود استفاده کردند.
بر اساس گزارش سیگار، در حالی که فعالیت نیروهای امنیتی افغانستان محدود به مواضع شان بود، طالبان از آزادی حملات اعلام ناشده برخوردار بودند و خطوط تدارکاتی آسیب پذیر قوای امنیتی را هدف قرار میدادند.
به گفتهٔ یک جنرال نظامی افغان و یک ارزیابی نظامی در افغانستان، طالبان در سال ۲۰۲۰ تنها در ولایت هلمند به ارزش ۶۰۰ میلیون دالر به جادهها، لینهای برق، مکاتب، کانالها و پلها خسارت وارد کردند. به گفتهٔ این جنرال، سایر ولایت افغانستان عین سرنوشت را داشتند.
استفادهٔ اعظمی از توافق سری
سیگار گفته است که مذاکره میان امریکا و طالبان که منجر به توافق دوحه شد، جزییات آن نه به حکومت افغانستان و نه به نیروهای امنیتی آن کشور شریک ساخته شد. طالبان با اغتنام از این فرصت —توافق سری با امریکا — از طریق تبلیغات از وضعیت پیش آمده منحیث سلاح استفاده کردند و فرماندهان و بزرگان محلی را به گونهای تلقین میکردند که گویا ایالات متحده از طریق توافق سری میخواهد ولسوالیها و ولایات خاصی را برای طالبان واگذار کند.
یک مقام ارشد حکومت پیشین افغانستان به سیگار گفت که طالبان این تکتیک به طور موثر استفاده کردند و به نیروهای امنیتی افغانستان میگفتند که ''آنها [امریکاییها] برای ما قلمروها را تسلیم میکنند، شما چرا جنگ میکنید؟ ما شما را می بخشیم...ما حتا ۵۰۰۰ هزار افغانی مصارف سفر تان را میپردازیم. پولیس که برای ماهها معاش خود را دریافت نکرده بود، پوستههای شان را ترک کردند. پس از آن، اردو، وحشتزده شد. آنان فکر کردند که پولیس معامله کرده است و آنان قصابی خواهند شد." به گفتهٔ این مقام، اردوی نیز به عین کار مبادرت ورزید و تاثیر چنین تعامل، همه جا را فراگرفت.
عامل ناکارایی بازسازی نیروهای امنیتی افغان
یافتههای سیگار نشان میدهد که هیچ کشوری مالکیت مامویت انکشاف نیروهای امنیتی افغانستان را نداشت. در عوض، مالکیت این نیروها به طور موقت در چارچوب ایتلاف به رهبری ناتو بود، ایتلافی که پرسونل نظامی و مشاوران غیرنظامی آن به طور دوامدار در حال تغییر بودند. بر اساس این گزارش، تغییر و تبدیل دوامدار پرسونل ناتو در افغانستان موجب شد که این ایتلاف حافظهای از نیروهای امنیتی در افغانستان نداشته باشد و در نتیجه، عملکردهای ناهماهنگ، تمام ماموریت را با مشکل مواجه کرد.
سیگار گفته است که حکومت افغانستان در قسمت ایجاد یک استراتیژی امنیت ملی موثر با ناکامی مواجه بود، نیروهای که ممکن میتوانستند پس از خروج کامل نیروهای ایالات متحده از افغانستان مسوولیت امنیتی را در سراسر آن کشور بر عهده بگیرند. یافتههای سیگار نشان میدهد که نبود رهبران ملیگرا و توانمند در مدیریت و هماهنگی مسایل امنیت ملی، یکی از مشکلات اصلی نیروهای امنیتی افغانستان بود.
سیگار از قول یک مقام وزارت خارجهٔ امریکا نوشته است که مقامات ایالات متحده به شمول اعضای کانگرس که از طریق کانالهای غیر رسمی با غنی در تماس بودند، موجب شد که برداشت نادرست غنی در مورد خروج کامل نیروهای ایالات متحده از افغانستان تقویت شود. تماسهای غیر رسمی و اعلام موقف رسمی مقامات امریکایی، به غنی این حس را داد که مقامات ایالات متحده در مورد خروج کامل از افغانستان موقف متحد ندارند و اعلامیههای که در مورد خروج کامل نشر میشود، فقط برای شکلدهی عملکرد غنی است.
سیگار در این گزارش به این نتیجه رسیده است که عملکرد ایالات متحده برای بازسازی نیروهای امنیتی افغانستان فاقد ارادهٔ سیاسی بود و زمان و منابع لازم را برای بازسازی سکتور امنیتی یک کشور جنگزده و فقیر اختصاص نداده بود.
در نتیجه، ایالات متحده یک نیروی امنیتی را در افغانستان ایجاد کرد که نمیتواست به طور مستقل عمل کند. سیگار گفته است که تواناییهای نیروهای امنیتی افغانستان به گونه غیر واقعبینانه طراحی شده بود و سقوط این نیروها از قبل قابل پیش بینی بود.
در این گزارش آمده است که پس از ۲۰ آموزش، قوای امنیتی افغانستان هیچگاهی به نیروی تبدیل نشد که بتواند به تنهایی عمل کند. بر اساس گزارش سیگار،حکومت ایالات متحده و افغانستان هر دو مقصر این وضعیت استند.
به اساس گزارش سیگار، چنین به نظر میرسد که هیچ یک از جناحها—حکومت امریکا و حکومت افغانستان—برای رسیدگی به مشکلات نیروهای امنیتی افغانستان تعهد سیاسی نداشتند. سیگار گفته است که تلاشهای امریکا و افغانستان برای ایجاد یک سکتور موثر و پایدار امنیتی از ابتدا با شکست مواجه بود، اما تصمیم نهایی ایالات متحده در فبروری ۲۰۲۰ مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکا از افغانستان، سرنوشت نیروهای امنیتی افغانستان را یکسره کرد.