در بیش از یک دهۀ گذشته شورای عالی صلح افغانستان توسط سه تن از شخصیت های برجسته کشور رهبری شد، اما این تلاش ها نه تنها موفق نبود، بلکه حملات طالبان گسترش و تشدید یافت.
این بار سید احمد گیلانی، یکی از رهبران شناخته شدۀ جهادی به سمت رئیس شورای عالی صلح افغانستان انتصاب شده است.
سوال عمده این است که با در نظر داشت تلاش های گذشته روند صلح و وضیعت کنونی افغانستان، آیا انتصاب آقای گیلانی می تواند در روند صلح افغانستان موثر واقع گردد یا خیر؟
به باور کارشناسان حل منازعه، پاسخ این سوال دشوار به نظر میرسد، زیرا طرفین متخاصم که درگیر یک جنگ غیر متعارف می باشند، هر دو پیش شرط های برای آغاز مذاکرات دارند.
حکومت افغانستان از گروه طالبان می خواهد تا سلاح شان را به زمین بگذارد، قانون اساسی افغانستان را قبول کند و رابطۀ خود را با گروه های القاعده و شبکۀ حقانی قطع کند، خواست که تا اکنون از سوی طالبان پذیرفته نشده است.
گروه طالبان نیز به نوبۀ خود پیش شرط دارد: تعیین زمان خروج قوای بین المللی از افغانستان و تغییر در قانون اساسی آن کشور، از جمله پیش شرط های عمدۀ طالبان به شمار می رود، شروط که حد اقل تا حال مورد پذیرش حکومت افغانستان نیست.
با آنهم اسماعیل قاسمیار، مشاور امور بین المللی شورای عالی صلح افغانستان، فکر می کند که وضیعت در افغانستان حالا به گونۀ است که تلاش های صلح در آن کشور نتیجه خواهد داد، زیرا حالا چهار بازیگر اصلی، در روند صلح چهار جانبه دخیل اند.
آقای قاسمیار گفت: "با توجه به ترکیب نشست چهار جانبه و چهار کشوری که از بازیگری های اصلی استند، همه به یک نقشه راه توافق کردند. میخواهم بگویم که آبروی چهار کشور در گرو تطبیق این نقشه راه است که به تشریک مساعی همدیگر آنرا آماده کردند."
تغییر چهره موجب تغییر روند صلح نمی گردد
با وجود امیدواری های محتاطانۀ اعضای شورای عالی صلح افغانستان در مورد نتایج مثبت روند صلح آن کشور، شماری از کارشناسان حل منازعه به این باوراند که تغییر در رهبری این شورا نمی تواند موثر واقع گردد.
سید مراد راهی، کارشناس حل منازعات مستقر در ایالات متحده، به این باور است که تغییر چهره ها در شورای عالی صلح نمی تواند در روند صلح افغانستان موثر واقع شود.
آقای راهی گفت: "تغییر و تبدیل در شورای عالی صلح در شرایط حاضر زیاد مفید واقع نخواهد شد. طرح مناسب و معقول گفتگو های صلح با جانب طالبان و پاکستان نیست. تغییر چهره ها بدون یک برنامۀ موثر برای تامین صلح نتیجه نخواهد داد."
به باور کارشناسان حل منازعه، هر گاه طرفین متخاصم خواهان صلح باشند، باید روی منفعت خود و طرف مقابل تمرکز کنند—نه موقفگیری های غیر واقعبینانه و غیر قابل قبول. در بیش از یک دهۀ گذشته، موقفگیری های طرفین متخاصم در برابر همدیگر، یکی از دلیل عمدۀ ناکامی روند صلح به شمار میرود.
اما به باور آقای راهی عدم موجودیت مذاکره کنندگان مسلکی نیز یکی از دلایل دیگری است که موجب ناکامی این روند شده است.
این کارشناس حل منازعات می گوید که در اکثر موارد، اعضای فعلی شورای عالی صلح " با دانش و هنر" مذاکره آشنایی ندارند و از سوی دیگر "قادر به فهم جانب مقابل پاکستان" نیستند.
روی همین دلیل آقای راهی می گوید که بدون افراد مسلکی در بخش حل منازعه، روند مذاکرات نتیجۀ مطلوب را در قبال نخواهد داشت.
حکومت افغانستان بار ها پاکستان به خصوص استخبارات نظامی آن کشور را متهم به آموزش، تجهیز و تمویل مالی گروه طالبان کرده است، ادعای که همواره از سوی اسلام آباد رد شده است.
اما وحید مژده، تحلیلگر سیاسی و نوسیدۀ کتاب "افغانستان و پنج سال سلطۀ طالبان" به این باور است که مذاکرات صلح با طالبان زمانی نتیجه خواهد داد که حکومت افغانستان به صلح به معنی واقعی باور داشته باشد و اجازه دهد تا شورای عالی صلح افغانستان آزادانه با یک استراتیژی واقعبینانه بدون مداخلۀ حکومت عمل کند.
به باور آقای مژده "اگر استراتیژی مدون صلح وجود نداشته باشد و مثل گذشته آنان از طالبان بخواهند تا سلاح شان را به زمین بگذارند و بیایند به دولت افغانستان تسلیم شوند و بپیوندند، هر کسی که در راس شورای عالی صلح باشد، این روند نتیجه نخواهد داد."
تشدید حملات طالبان
تغییر در رهبری شورای عالی صلح افغانستان در حالی صورت می گیرد که حملات طالبان در نقاط افغانستان افرایش یافته است.
آقای قاسمیار می گوید که ادامه جنگ و خشونت توسط گروه طالبان خلاف دستورات اسلام دانست و تاکید کرد که خشونت به نفع طالبان تمام نخواهد شد.
آقای قاسمیار گفت: " طفل را کشتن، زن را کشتن، مو سفید و عالم را کشتن، مکتب سوختاندند، پایه برق را قطع کردند، یک شهر و مردم آنرا به مشکلات دچار کردن همه اینها مجوزات اسلامی نیست؛ با مجوزات اسلامی مخالف است."
کارشناسان حل منازعه به صورت عموم به این باوراند که مذاکرات صلح زمانی نتیجه خواهد داد که طرفین متخاصم در قدم اول به این اعتقاد رسیده باشند که ادامۀ جنگ به نفع آنان نیست و نمی تواند طرف مقابل را حذف کرد.
علاوه بر آن، آنان خواست همدیگر درک کنند و در عین های خواست های آنان به گونۀ مطرح گردد که حد اقل به صورت نسبی به طرف مقابل مورد پذیرش باشد. اما هرگاه طرفین درگیر به موقفگیری های افراطی و غیر قابل قبول ادامه دهند، مصالحه بعید به نظر می رسد.