تفاوت سرنوشت سربازان معلول امریکایی و افغان پس از جنگ

زندگی در ایالات متحده امریکا برای نظامیانی که در جنگ های مختلف عضوی از بدن شان را از دست می دهند، کار ساده یی نیست اما موجودیت تسهیلات و حمایت حکومت از آنها، زمینه را برای نقاهت آنان و بازگشت شان به زندگی فراهم می سازد.

جانی جووی جونز، خورد ضابط پیشین امریکایی، درست به یاد دارد که یک روز آفتابی در سال ۲۰۱۰ در بازار سفار هلمند مشغول گشت زنی بود که ناگهان ماین تعبیه شده یی منفجر شد. او در آن حادثه دو پایش را از ناحیه زانو از دست شد.

در صحبتی که با جانی جونز داشتم گفت "زمانیکه بم انفجار کرد، من به هوش بودم و مرا بی هوش نساخت. یک ساعت پس از آن که پاهایم را از دست دادم، آنها مرا توسط دوا بی هوش ساختند. من دو روز بعد در آلمان به هوش آمدم. زمانیکه بیدار شدم، اولین فکری که کردم این بود که آیا زانو دارم یا خیر؟ زیرا اکثرا کسانی که پای خود را از زانو به پایین از دست می دهند، زودتر تداوی می شوند. متاسفانه که نرس بسیار صادق بود و برایم گفت که زانو ندارم اما صحتمند ام و اینکه دوباره قادر به راه رفتن و زندگی کردن خواهم بود."

جانی جونز برای مدت هشت سال در اردوی ایالات متحده در عراق و افغانستان ایفای وظیفه کرد که حدود هفت ماه آن را منحیث "ماین پاک" در افغانستان سپری نمود.

حکومت ایالات متحده برای منسوبین نظامی بر حال و سابق خود برنامه مناسبی از تسهیلات و خدمات مثل کمک های مالی، بیمه دوامدار صحی و تهیه مسکن دارد. این درحالی استکه نظامیان افغان در کشورشان از این نوع خدمات و تسهیلات برخوردار نیستند.

نظامیان افغان پس از سپری نمودن خدمت عسکری و صدمه جانی در جریان ماموریت از اندک تسهیلات برخوردار اند. برخی از این نظامیان پس از معلولیت و صدمات جنگ در بدترین وضعیت صحی و مالی بسر می برند.

وقتی به جانی جونز تصاویر یک افسر نظامی افغان در ولایت کنر را که ما به او نشان دادیم، با نهایت احساس و همدردی مشاهده کرد.

آن تصاویر از یک نظامی افغان به نام رفیع الله بود که او هم در جریان یک ماموریت نظامی پاهای خود را از دست داد و آرزو دارد تا روزی مانند جونز، صاحب پاهای مصنوعی گردد.

رفیع الله گفت "ای کاش کسی بتواند مانند او (جانی جونز) برای من هم کمک کند که دوباره روی پاهایم بیاستم و زندگی روزمره خود را پیش ببرم. اما اگر در این حالت باشم نمی توانم که زندگی خود را به پیش ببرم چون بسیار به تکلیف مواجه هستم."

جانی جونز پس از مشاهده تصاویر رفیع الله گفت "الهام بخش بود و بسیار ناراحت شدم که دیدم پاهایی که من دارم و از امکاناتی که من برخوردارم، رفیع الله از آن برخوردار نیست .اما می خواهم برایش بگویم که او حتی برای من الهام بخش است. با وجود این همه مشکلات و ناهنجاری ها، زندگی را به پیش میبرد و دست به گدایی دراز نمی کند. از چشمانش معلوم می شود که او یک مبارز است."

جانی جونز عاشق "میگ گریسن" همصنفی دوران مکتب اش بود. و آن دو پس از چندین بار جدایی، همزمان با برگشت جانی جونز از افغانستان باهم ازدواج کردند اما زمانی که جانی جونز دیگر پا نداشت.

میگ گریسن گفت "ازدواج ما مثل هر ازدواج دیگری است، به انرژی و تلاش نیاز دارد. حتی با یک شخص کامل بخاطر یک روابط خوب، باید تلاش فروان کرد. من در مورد این موضوع بیش از این فکر نکردم "

جانی جونز می گوید که ایالات متحده بخاطر حفاظت از مردم خود نیاز دارد تا با دهشت افگنان در داخل افغانستان بجنگد. جونز دادن قربانی برای حفاظت دیگران را قهرمانی می خواند.

جانی جونز گفت "چیزی که من آموختم این است که ما روش زندگی سنتی افغان ها را درک کرده نمیتوانیم و آنها هویت و افتخار ملی ما را درک کرده نمی توانند. بنا نمی توانیم که طرز زندگی خود را به آنان بیاموزانیم و کوشش هم نباید بکنیم. بلکه راه و رسم زندگی را که آنها به آن عادت دارند باید تقویت کنیم تا آنها حس استقلال و حاکمیت داشته باشند."

در حال حاضر "جانی جووی جونز" از شرایط زندگی خوبی برخوردار است و در یکی از شرکت های تولیدی مصروف کار می باشد. وی می گوید که معلولیت محرومیت نیست.