فساد اداری در افغانستان و وضیعت زندگی فقیر و غنی

موجودیت فساد اداری در افغانستان و تغیرات در زنده گی مردم در طبقه های مختلف.

در مطلب روزنامه واشنگتن پوست به قلم پامله کانستبل آمده است که رو بروی سرک شام پاریس و یک مناره مانند برج ایفل که با چراغ های نیون مزین شده، تعداد خیمه های است که در آن در حدود ۶۵ خانواده که اکثریت آنها از پاکستان برگشته با هوای سرحد زمستان پنجه نرم میکنند، آرزو میکنند که هیچگاهی به وطن شان دوباره بر نمیگشتند.

چنین وضعیت در هر کنار کابل بنظر میرسد. اطفال با چهره های خشک شده در نزدیکی خانه های قصر مانند که از پول کمک کشور های خارجی و یا فساد اداری آباد شده، گدائی میکنند.

صد ها غریب کار در نزدیکی یک دفتر جدید التاسیس بخاطر روزمزد ۲۵ افغانی در کار ساختمانی با یکدیگر دست به گریبان میشوند.

عبدالغنی دهقان که ۴۷ سال دارد و پدر ۱۱ فرزند است میگوید حاصلات زمین بخاطر خشک سالی از بین رفته و بخاطر کار به کابل آمده است، ولی باوجود اینکه روزانه در هوای سرد ایستاده میشود، کسی او را کار نمیدهد.

او میگوید کسیکه شناخت داشته باشد، استخدام میشود و فساد اداری در همه جا هویداست. او به تائید گفته های خود سوال میکند که پس چگونه این ساختمان های بلند اعمار میشود!!؟

او با خشم علاوه نمود که هیچ کسی در فکر بیچاره گان نسیت و همه آنها را تمسخر میکنند.

امروز هفت سال بعد از سرنگونی رژیم طالبان، تاسیس حکومت ملکی با حمایه جامعه جهانی، افغانستان یکی از فقیر ترین کشور های جهان باقی مانده است.

در افغانستان میزان بیکاری، بی سوادی، مرگ و میر اطفال و گرسنگی با فقیر ترین کشور های افریقای در یک سطح میباشد. اکثریت خانه ها بدون برق، حرارت و آب است. اکثریت اطفال در خانه و بدون کمک طبی تولد میشوند.

به اساس تازه ترین امار ملل متحد، اکثریت نفوس فقیرتر میشوند. خشک سالی، بلندی روز افزون قیم مواد غذائی، بیکاری و روزمزد کم باعث شده که در حدود پنج میلیون افغان – بیشتر از سال های اخیر – برای کمک های عاجل ثبت نام نموده اند.

اکثریت خانواده ها ۸۰ در صد در آمد شانرا بخاط بدست آوردن مواد خوراکی مصرف میکنند. ولی هنوز هم باوجود این عقب مانده گی، کیسه های ثروتمندان در کابل و شهر های دیگر پُر تر شده است.

مامورین که معاش رسمی شان آنقدر بلند نیز نیست، قصر های تخیلی شانرا اعمار نموده اند، و قوماندان های سابق که اصلاً راه در آمد رسمی ندارند، روی سرک های گل آلود کابل با موتر های مدرن، آنعده بیوه ها را از خود دور میسازند که در جاده ها گدائی میکنند.

به اثبات رسانیدن آن مشکل است، اما در سراسر جهان چنین گمان میرود که بیشتر این ثروت از راه

او میگوید فساد اداری در سطوح عالی موجود بوده و مردم خشمگین و مغشوش اند.

افغانستان همیشه فقیر بوده است. مردم آن از سرسخترین مردم در جهان اند و جنگجویان در مبارزه علیه نیرو های خارجی با چپلی و شال شهرت دارند. ولی تفاوت اکنون بین ثروتمندان و طبقه فقیر است.

تفاوت بین مامورین عالی رتبه که با موتر های فیشنی در همان سرکی راننده گی میکنند که مردم در آن با کراچی های با مرکب اموال را انتقال میدهند.

این وضعیت مردم را خشمگین ساخته و همه علیه حکومت کرزی و حامیان بین المللی او برخاسته اند. طی چندین مصاحبه در ماه جاری باشنده گان شهر کابل شکایت نموده اند که بخاطر نفقه خانواده و گرم ساختن حرارت خانه های خود در مبارزه شدید قرار دارند و راه یافتن با وظایف که معاش آن به ساده گی تکافو نماید در اول شناخت و متعاقباً رشوه ضرورت دارد و آنها از داشتن هر دو عاجز اند.

عباد الله عبادی سخنگوی پروگرام غذائی جهان میگوید مردم اکنون تفاوت میان امیر و غریب را احساس میکنند. او میگوید در گذشته سه طبقه ثروتمند، متوسط، و فقیر وجود داشت، ولی اکنون طبقه متوسط نیز در جمع طبقه فقیر شامل میشود.

رئیس جمهور کرزی در محضر عام اعلام نمود که فساد اداری در حکومت او رشد کرده است، ولی منتقدین میگویند او نمیخواهد و یا شاید هم توانائی از بین بردن آنرا ندارد.

در چندین مورد در قانون اساسی افغانستان ذکر شده تا مسولین باید ارزش دارای های شانرا اعلام نمایند، ولی این کار ندرتاً عملی میگردد. خشم، خفگی و فقر مردم وسیله برای طالبان است که خود را بحیث بدیلی برای عدالت معرفی میکنند و میگویند که در مناطق تحت اداره شان دزدان را مجازات مینمایند.

اکثریت افغان ها طرفدار آمدن دوباره طالبان نیستند، تعداد زیاد مردم افغانستان پنج سال گذشته را منحیث یک حکومت بی رحم ولی مخلص بخاطر می آروند که مقامات دولتی زنده گی عادی داشت و مردم از شر مجرمین در امان بودند.

ذکیه که مادر هفت طفل است و در خیمه های نزدیک هوتل شام پاریس زنده گی میکند میگوید خانواده او از کمپ ماجرین در پاکستان اخراج شده به کابل عودت نمود.

دولت برای شان هیچ وظیفه و یا سرپناهی تدراک ندیده است. مالک هوتل شام پاریس نیز میگوید از سرمایه گزاری که نموده صد در صد پشیمان است.

حکومت بخاطر تشویق سکتور خصوصی هیچ کاری نکرده و او باید به رستورانت خود آب و برق خودش تدارک نماید. او در خاتمه گفت اگر حکومت او را به امکانات و سرمایه که در دست دارد کمک کرده نمیتواند پس آن بیچاره که یک دکان کوچک و یا هم هیچ ندارد، چگونه بقای حیات نماید.