تحلیلگران: تهران با طالبان رابطه پنهان و آشکار دارد!

با وجود گزارش ها مبنی بر حمایت تهران از گروه طالبان، کابل در مورد به شکل ضمنی، خاموشی اختیار کرده است.

به باور شماری از تحلیلگران، منفعت رژیم در تهران بالاتر از ارزش های مذهبی و ملی است.

پس از نشر گزارش روزنامه وال ستریت در مورد کمک های تسلیحاتی و مالی ایران به گروه طالبان، شماری از تحلیلگران می گویند که تهران از آغاز مداخلۀ نظامی غرب در افغانستان، با طالبان به گونۀ همسویی داشته و از آنان حمایت کرده است.

این تحلیلگران استدلال می کنند که رشد دیموکراسی و حضور کشور های غربی در افغانستان دو پدیدۀ است که تهران را وا داشته با طالبان رابطه داشته و از آنان حمایت کند.

علی نوری زاده، رئیس مطالعات ایران و عرب مستقر در لندن، می گوید که تهران از آغاز مداخله کشور های غربی در افغانستان با طالبان همکاری داشته است.

آقای نوری زاده به رادیو آشنا صدای امریکا گفت "جمهوری اسلامی از دیر زمانی به اینسو با طالبان در ارتباط بوده است. گرچه اختلافات نیز {میان آنان} موجود بوده، ولی مشترکات موجب شده آنان با هم کار کنند."

وجه مشترک تهران و طالبان

به گفتۀ این کارشناس ایرانی، یکی از موارد، همکاری طالبان با تهران در بازداشت عبدالمالک ریگی، رهبر گروه جُندالله، بود.

آقای نوری زاده می گوید که در چند سال گذشته، طالبان به صورت پنهان و آشکار از ایران دیدن کرده اند.

با وجود ادعا ها در مورد حمایت ایران از طالبان، تا حال شواهدی روشن در دست نیست تا مصداق چنین ادعا باشد. ولی به گفتۀ این تحلیلگر مستقر در لندن، توافق غیر مکتوبۀ میان تهران و طالبان وجود دارد.

آقای نوری زاده گفت طالبان و شرکای آنان مثل القاعده در کشور های منطقه به شمول پاکستان که به گفتۀ وی از طالبان به نحوی حمایت می کند، حملات دهشت افگنی را انجام داده اند.

ولی به گفته این تحلیلگر "پای طالبان تا حال به ایران نرسیده است. قرار داد نا نوشته شدۀ {میان تهران و طالبان} وجود دارد که آنان مصلحت همدیگر را رعایت می کنند."

جلیل روشندل، استاد در پوهنتون کارولینای شرق ایالات متحده، نیز با آقای نوری زاده، موافق است.

به باور آقای روشندل، حالا رابطه میان طالبان و حکومت ایران مطرح بحث نیست، بلکه چگونگی و گستردگی این مناسبات مطرح بحث می باشد.

در اکثر موارد اتهاماتی وجود دارد که ایران در سایر کشور ها مثل عراق، سوریه و یمن از مسلمانان شیعه حمایت می کند. حالا چه انگیزۀ وجود دارد که ایران با اکثریت شیعه را وا داشته تا از گروه طالبان با اکثریت سنی حمایت کند؟

به باور آقای روشندل دو وجه مشترک میان حکومت ایران و گروه طالبان وجود داد: یکی عدم نزدیکی لازم میان کابل و تهران و نزدیکی ارگ با قصر سفید و دوم مخالفت برخی از طالبان در مقابل گروه دولت اسلامی که ایران نیز در مجادله با آنان قرار دارد.

سابقه تهران و طالبان

رابطۀ تهران در زمان حاکمیت طالبان بعد از آن به تیرگی و خصومت گراید که هشت دیپلومات ایرانی مستقر در قنسلگری ایران واقع در شهر مزار شریف کشته شد. در آن زمان، تهران طالبان را مسؤول کشته شدن دیپلومات های آن کشور دانست، ادعای که از سوی رژیم طالبان رد شد.

شماری از کارشناسان به این باور اند که با در نظر داشت سابقۀ خصومت آمیز میان ایران و رژیم طالبان، احتمال حمایت تهران از گروه طالبان بعید به نظر می رسد.

ولی به اعتقاد نوری زاده، تهران در جستجوی منافع است، نه خصومت قبلی و از دست دادن چند دیپلومات.

آقای نوری زاده در مورد گفت "آیا جان هشت دیپلومات برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد و یا تعداد از شهروندان ایران کشته شوند؟ یا بالا تر از مساله شیعه؛ طالبان کشتن شیعه را مباح می دانستند."

در پاسخ به این سوالات، این تحلیلگران ایرانی می گوید که این همه مسایل برای تهران مهم نیست. آنچه به گفته وی مهم است، "مصلحت، بقا و منفعت رژیم در تهران بالا تر از مفاهم مذهبی و ملی ارزش دارد."

بعد از سقوط طالبان رابطه میان کابل و تهران ظاهراً در حال بهتر شدن بوده است. اما در عین حال، ادعا های نیز وجود داشته که همسایه غربی افغانستان برعلاوۀ گروه طالبان، با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار، نیز همکار بوده است.

با آنهم کابل هیچگاهی به صورت واضح نه گفته است که ایران از مخالفان حکومت آن کشور حمایت می کند.

تحلیلگران استدلال می کنند که کمک های مستقیم تهران برای کابل به خصوص پرداخت پول نقد به ریاست جمهوری افغانستان در زمان حکومت حامد کرزی، رئیس جممهور پیشین افغانستان، حکومت وقت را وا داشت تا در برابر گزارش های مبنی بر حمایت تهران از طالبان، خاموشی اختیار کند.