علی رضا یکی از معتادان مواد مخدر در شهر کابل میگوید که پدر، مادر و خواهرش را در یک حمله انتحاری از دست داده و حالا زندگیاش را در عالم تنهایی در جاده ها میگذراند.
این جوان ۳۸ ساله میگوید به دلیل اینکه معتاد بود، پس از کشته شدن تمامی اعضای خانواده اش، از همه جا رانده شد و اکنون یک زندگی بیمفهوم و بیهدف را سپری میکند.
علی رضا گفت "تقریبا چهار ـ پنج سال میشود که از خانواده جدا شدهام. پدر، مادر و خواهرم در یک حادثه انتحاری کشته شدند و من تنها ماندم. کاری از دستم ساخته نبود؛ معتاد بودم و از همه جا رانده شدم؛ اکنون شب و روز برایم معلوم نیست. طوری شده که از زندگی کاملا خسته شده ام".
علی رضا میگوید که در ایران بدنیا آمده است و در شهر مشهد درس خواند و بزرگ شده است. او میگوید که به دلیل همنشینی با دوستان ناباب در دام مواد مخدر افتاده است.
او میافزاید "با رفیقهای بد و رفیقهای ناسالم بالا و پایین شدم. هرچه پدر و مادر و قوم گفتند، گوش نکردم، فکر کردم که دوستانم بهتر استند؛ تا اینکه به سیگار روی آوردم، از سیگار شد چرس، از چرس شراب و از شراب به تریاک رسیدم، تا اینکه بالاخره به پودر روی آوردم. حالا دوازده ـ سیزده سال میشود که پودر مصرف می کنم".
علی رضا با جمعآوری و فروش زبالههای قابل بازیافت، پول نان و مواد مخدر مورد نیازش را بدست میآورد. این معتاد مواد مخدر میگوید که مردم با آنان همانند مجرمان برخورد میکنند و این وضعیت زندگی را برایش دشوارتر ساخته است.