ممنوعیت دختران از رفتن به مکتب و سپس پوهنتونها در افغانستان و همچنان منع کار آنان در سازمانهای غیرحکومتی تاثیرات منفی بر زندگی زنان و دختران گذاشته است و آنان را نسبت به آیندهٔ کشور شان ناامید کرده است.
در این میان، یک آموزگار زن در افغانستان به این باور است که ممنوعیت دختران در مکاتب متوسط و لیسه در عمل به معنای سوق دادن نسل آیندهٔ افغانستان به سوی تاریکی و بیسوادی است.
فوزیه معلم یکی از لیسههای دختران در یکی از شهرهای افغانستان است که به دلیل نگرانیهای امنیتی در صحبت با صدای امریکا از ذکر نام واقعی و مکتب خود خودداری کرد.
پیش از به قدرت رسیدن طالبان و مسدود شدن مکاتب متوسط و لیسه در افغانستان، فوزیه شش سال کار مسلکی خود را صرف آموزش دختران کرده بود.
اما پس از آنکه طالبان زنان و دختران را از آموزش در مکاتب متوسطه، لیسه و پوهنتون ممنوع کرد، حالا این معلم اوقات خود در چهاردیواری خانهاش سپری میکند. او به جای تدریس شاگردان، آشپزی میکند و گاهی هم با قلب پر از اندوه،کتابهای درسی مکتب را مرور میکند.
فوزیه می گوید که خبر فرمان مسدودی مکاتب برای او و سایر معلمین تکان دهنده بود. او گفت: "زمانی که من در مکتب بودم و این فرمان صادر شد و مکتوب آن را به مکتب آوردند، ما مطلع شدیم. من و همکارانم گریستیم. خیلی ناراحت شدیم."
غم او تنها از دست دادن شغل مورد علاقهاش نیست، بلکه نگرانی او از آینده فرزندان خود و هموطنان اش است. او میگوید که بدون فراگیری آموزش، آیندهٔ نسل امروز به سمت تاریکی سوق داده میشود.
تبعات منفی دیگر منع آموزش دختران برای این معلم جوان از دست دادن عاید ماهانه در شرایطی است که بخشی اعظم جمعیت افغانستان از لحاظ اقتصادی در وضعیت بحران بشری قرار گرفته است.
فوزیه گفت: "احساس خوبی ندارم. واقعاً احساس ناراحتی و ناامیدی میکنم. زندگی خوبی ندارم. همهگی در فقر به سر میبریم. چون یک قسمت از درآمدی که من از آن طریق داشتم، یک بخش از مخارج زندگی ام را تامین میکرد که آن را از دست دادم. و اینکه نسل بعدی ما نسل بی سوادی باقی میماند و دختر خانمهای ما از سواد بهره مند نخواهند شد."
او میگوید که تاثیرات از دست دادن عاید برای برخی از معلمان در مقایسه با سایر اقشار جامعه بیشتر آشکار است، زیرا تنها عاید خانواده شان همان شغل معلمی بود.
به گفتهٔ فوزیه: "یکی از خانمها و همکارانم تنها یک زن در خانه بود که با همان معاش معلمی مخارج زندگی خانواده خود را تامین میکرد. اما وقتی دروازههای مکتب بسته شد. آن زن بیکار است و در خانه به سر میبرد. اطفالش با گرسنگی روبرو استند و منبع تامین مصارف زندگی ندارند."
ممنوعیت کار زنان در موسسات داخلی و خارجی نیز مشکل خانه نشین شدن معلمانی مثل فوزیه را بیشتر ساخته است. او که در کنار شغل معلمی فعال حقوق زنان بوده است، حالا نمیتواند در هیچ موسسه غیرحکومتی کار کند، زیرا طالبان به تاریخ ۲۴ دسمبر ۲۰۲۲ میلادی، همه زنان و دختران را از ادامه کار در سازمانهای غیرحکومتی داخلی و خارجی ممنوع کرد-گرچه طالبان هفتهٔ گذشته برای سه موسسهٔ خارجی در بخشی از ساحات اسثتنا قایل شدند.
فوزیه میگوید که "هیچ مرکز اقتصادی یا فعالیت اقتصادی برای خانمها وجود ندارد در افغانستان. حتا زنانی که کارهای دستی و صنعتی میکردند یا مثلاً در فروشگاهها یا در دکانهایی که فعالیت داشتند بر روی شان بسته شده است."
داستان زندگی فوزیه یک نمونه بارز از زاویه تاریک وضعیت زنان معلم افغانستان تحت حاکمیت طالبان است، گروهی که مقررات سختگیرانهٔ آن شدیدترین آسیب را بر آموزش و کار دختران و زنان در افغانستان وارد کرده است.