باستان شناسان افغان و امریکایی، باوجود شرایط ناامن در مناطق دور افتادۀ افغانستان، در حال کشف هزاران ساحۀ باستانی اند که برای بیش از هزار سال ارتباط دهندۀ عمدۀ شرق و غرب آن کشور بوده، اما هیچگاهی شناسایی و فهرست بندی نشده است.
این اکتشافات دیدگاه دانشمندان را در بارۀ امپراتوریهایی وسعت می دهد که از مدت ها به اینسو ناپدید بوده و به افغان ها این فرصت را می دهد تا از میراث گرانبهای فرهنگی شان حفاظت کنند.
باستان شناسان با کمک مالی وزارت خارجۀ ایالات متحده، اسناد به دست آمده از ماهواره های تجارتی و تصاویر طیاره های بدون سرنشین نظامی و استخباراتی امریکایی را تحلیل و بررسی می کنند که از ساحات دورافتاده و نهایت خطرناک، مناظر دیدنی را تصویربرداری کرده اند.
اعضای گروه تحقیقاتی پوهنتون امریکایی گفته اند که آنان بیش از ۴۵۰۰ ساحۀ باستانی را در افغانستان شناسایی کرده اند که تقریباً سه برابر ساحاتی می باشد که در گذشته ثبت شده است.
اکتشافات، از کاروان سرا ها، محوطه های بزرگ طراحی شده برای مسافران و اعمار شده از اوایل قرن های پیش از میلاد تا قرن ۱۹ را گرفته تا شبکه هایی از کانال های باستانی را شامل می شود که از سطح زمین قابل رویت نیستند.
دیوید توماس، باستانشناس پوهنتون لا تروب آسترالیا که در مناطق دورافتادۀ افغانستان کار سنجش ساحات باستانی را انجام داده است اما عضو تیم نقشه برداری آن ساحات نیست، می گوید "انتظار داریم ده ها هزار ساحۀ باستانی کشف گردد. تنها زمانی در بارۀ آن ساحات مطالعه صورت گرفته و از آنان حراست شده می تواند که ثبت گردند."
محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان، در دیدارهایی که با باستان شناسان داخلی و خارجی داشته است، خواستار تشخیص و تثبیت دقیق آثار گذشتۀ افغانستان شده است.
وزارت خارجۀ ایالات متحده در سال ۲۰۱۵ مبلغ دو میلیون دالر را به گروهی از باستان شناسان به رهبری گیل ستاین، باستان شناس در پوهنتون شیکاگو در ایالات متحده، داده و به آنان اجازۀ دسترسی به تصاویر حکومت فدرال را داد که اکثر در دسترس عامه قرار نمی گیرد.
در میان یافته های اخیر این گروه تحقیقاتی ۱۱۹ کاروان سرا از اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن ۱۷ میلادی است که در فاصلۀ ۲۰ کیلومتر از هم – در یک مسیر پر خم و پیچ و ناهموار، در مسیر دشت های جنوبی افغانستان موقعیت دارند.
ساختمان های ساخته شده از خشک و گل به وسعت میدان های فوتبال، بزرگ بوده و ظرفیت صدها نفر و هزاران شتر را دارا می باشد. مسیر کاروان سرا ها میان پایخت مقتدر امپراتوری صفوی در اصفهان که اکنون مربوط ایران است و امپراتوری مغل که آن زمان تحت سلطۀ هند بریتانیایی قرار داشت؛ موقعیت داشته است.
بلخ تمدنی در شمال
ایمیلی بواک، کارشناس بخش میراث های فرهنگی پوهنتون شیکاگو می گوید که کاروان های تجاری در آن زمان مقادیر بزرگ ابریشم، ادویه، جواهرات و چوب را از هند و ظروف چینی را از چین و محموله های کمتر خارجی مانند ماهی خشک را انتقال می دادند.
اما به گفتۀ این کارشناس، امپراتوری صفوی که پهنایش از ترکیه گرفته تا پاکستان امروزی می رسید و اسلام شیعی را در قرن ۱۷ مذهب رسمی آن مناطق ساخت، در آن برهۀ تاریخ، مناطق تحت کنترولش رو به کاهش بود.
دو تن از باستانشناسان پوهنتون پنسلوانیا، ، در اطراف آبادی های بلخ در شمال افغانستان نیز تصاویری را به کمک ماهواره و طیاره های بدون پیلوت به دست آورده اند که از کیفیت نهایت عالی برخوردار اند.
گروه باستان شناسان دهۀ ۷۰ میلادی نیز یافته های شان را با این گروه تحقیقاتی یکجا ساخته اند. در سال های ۱۹۷۰، یک گروه مشترک افغان – امریکایی به رهبری ویلیم تروزدیل از انستیتوت سمیتسونیان واشنگتن دی سی، محوطۀ ۴۰ هزار کیلومتر مربع را در منطقۀ سیستان و هلمند سروی کرد. اما آن فعالیت های اکتشافی با تهاجم شوروی سابق به افغانستان در ۱۹۷۹ متوقف شد.
اما به نظر می رسد این تیم اکنون تلاش دارد کار نیمه تمام شان را در آن ساحات به اتمام برسانند. تروزدیل که اکنون ۸۷ سال عمر دارد حدود ۱۵ هزار تصویر و ده ها یادداشت را از انبار منزلش بیرون کشیده و در دسترس باستانشناسان امروزی قرار داده است.
اکثر ساحاتی که این گروه تحقیقاتی دهۀ هفتاد نشانی کرده بودند، در جریان امپراتوری اشکانیان که با تمدن روم هم عصر است، در اوایل قرن های قبل از میلاد و بعد از میلاد مسیح اعمار گردیده است. یک سیستم کانال نیز با آن شامل می شود که با احتمال زیاد حدود هزار سال قدامت دارد.
این تیم باستان شناس در فاصلۀ یک وادی، انواع مختلف ساختمان های مذهبی به شمول گنبد بوداییان، آتشکده های زرتشتیان و پناهگاه های هیلینیستیک را دریافتند که نوشته هایی را روی قطعات سنگ ها با خطوط یونانی و آرامی می توان مشاهده کرد.
تلاش برای حفاظت آثار باستانی
برای حفاظت و کم از کم جلوگیری از تخریب این ساحات، ستاین باستانشناس، ساختمان های یک سیستم معلوماتی جیوگرافیکی را برای انستیتوت باستانشناسی افغان در کابل و انستیتوت پولیتخنیک کابل بررسی می کند که از آن می توان به عنوان یک مدل و نمونه برای انکشاف آینده و به عنوان عرضه کنندۀ خدمات برای سایر کشور های آسیای مرکزی استفاده کرد.
نور آغا نوری، رئیس انستیتوت باستانشناسی کابل می گوید "این تکنالوژی برای مدیریت میراث های فرهنگی بسیار بااهمیت و مهم است."
افغانستان کشوریست که حدود چهار دهه جنگ ویرانگری را تجربه کرده که بیشتر آثار فرهنگی اش یا تخریب شده یا هم در احیای آن کاری صورت نگرفته است.
بت بودا در بامیان، یکی از سرمایه های عمدۀ فرهنگی افغانستان را طالبان در آخرین سال دورۀ حکومت شان منفجر ساختند که جای خالی بودا تا هنوز یادآورندۀ مدنیت تاریک آن گروه در افغانستان می باشد.
مرکز باستان شناسی شیکاگو به گونۀ متعجب کننده ای دریافته است که در حال حاضر تخریب آثار باستانی در افغانستان در مناطق خارج از کنترول طالبان به گونۀ بدتری صورت می گیرد.
گروه تحقیقاتی آن پوهنتون، انفجار ماین های کنار جاده و به غارت بردن آثار را از تهدیدات جدید آثار و میراث های فرهنگی افغانستان عنوان می کنند.
نوری، رئیس مرکز باستان شناسی کابل ابراز امیدواری می کند که پروژۀ شناسایی میراث های فرهنگی در افغانستان به باستان شناسان یک نقشی را در حفظ گذشتۀ افغانستان که برای آیندۀ صلح آمیز تر و مرفه تر در تلاش است فراهم کند.