برخی از تحلیلگران در شرقمیانه استدلال می کنند که تمرکز و نگرانی ایالات متحدهٔ امریکا در مورد عصری سازی سریع نظامی چین در رقابت با امریکا ، توجه واشنگتن را از حوزهٔ شرق میانه دور میکند.
به گفتهٔ این تحلیلگران، امنیت اسراییل و تهدید هستهای ایران از موضوعات عمدهٔ پالیسی خارجی واشنگتن در شرق میانه است و امریکا بر متحدان منطقهای خود فشار می آورد تا مسوولیت بیشتری را برای دفاع از خود بر عهده بگیرند.
جنیفر کاوانا، تحلیلگر بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، میگوید که حضور امنیتی ایالات متحده در منطقه، در مقایسه با زمان اوج جنگ عراق کمتر شده است— فقط حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار نیروی امریکایی در ده ها پایگاه در شرق میانه حضور دارند.
کاوانا در سخنرانی خود در یک سمینار کارنگی گفت: "ایالات متحده به طور کامل از نقش بیشتر دپلماتیک خود [ در شرق میانه] عقب نشینی نکرده است. تعهدات امنیتی جدیدی وجود دارد. یکی از بزرگترین تغییرات این است که روسیه و چین نقش بزرگ تری ایفا می کنند... ایالات متحده در حال حاضر نیروی بیشتری را در منطقه وارد میکند. در برخی موارد، آنها در واقع کارهای بیشتری را انجام می دهند."
کاوانا میگوید که حضور نظامی متعارف چین در شرق میانه بسیار کم است، در حالی که فعالیتهای اقتصادی آن بسیار زیاد است. روسیه یک حضور نظامی تاریخی در سوریه دارد، اما با توجه به تهاجم نظامی آن کشور بر اوکراین، مسکو نمیتواند به معاملات تسلیحاتی دست پیدا کند.
فردریک وهری، تحلیلگر دیگر در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، میگوید که چین درمنطقه نفوذ و دسترسی دارد، اما تاکید میکند که چنین نفوذ نباید بیش از حد پنداشته شود.