پس از تحصیل در نامدارترین مکاتب و پوهنتون های جهان، اکنون فرزندان قوماندان هایی که در چهار دهۀ اخیر درگیر جنگ در افغانستان بودند، در یک برهۀ حساس تاریخی، آراسته با علوم و دانش عصری در عرصۀ سیاسی افغانستان پا می گذارند. آیا اندوختۀ علمی آنان بر آیندۀ افغانستان اثر گذار خواهد بود؟
گذار افغانستان از جنگ و ورود آن کشور به صفحۀ دموکراسی نوین، شمار زیاد جوانان به ویژه آنانی را که در چند دهۀ گذشته و عصر حاضر از قدرت و نفوذ سیاسی و بنیۀ قوی سیاسی برخوردار اند به فراگیری درس و تحصیل در عالیترین نهاد های تعلیمی جهان وا داشته است.
پرسشی به میان می آید که آیا نسل جدید سیاسی به ویژه آنانی که پدران شان به گونه یی در جریانات نظامی و سیاسی چند دهۀ اخیر دخیل بوده اند، تا چه حد در عرصۀ عمل متمایز از پیشینیان خویش عمل کرده و به کدام پیمانه منافع ملی را در دستور کار خود قرار خواهند داد؟
مجیب مشعل، نویسنده و خبرنگار افغان پس از تقرر میراثی چندین تن در پست های حساس حکومت، این اقدام را در قالب یک نظام دموکراتیک و منتخب به ارزیابی گرفته و برای نخستین بار مطلبی را در این مورد در مجلۀ تایم به نشر می رساند.
او با اشاره به فراگیری تحصیلات عالی سیاسی فرزندان شماری از فرماندهان و رهبران جهادی چون ادیب فهیم، پسر مارشال فهیم معاون رئیس جمهور افغانستان، باتور دوستم، پسر عبدالرشید دوستم فرمانده مقتدر در شمال افغانستان و شمار دیگر می گوید که تا آیندۀ نا معلومی سرنوشت مملکت را این چهره ها قلم خواهند زد.
مشعل می گوید که پس از قتل های زنجیره یی در افغانستان و توزیع میراثی کرسی های آنان چنین استنباط می شود که قدرت سیاسی افغانستان در حیطۀ انحصار یک عدۀ محدود بر سر اقتدار، باقی مانده و نخبگان حکومت در کوتاه مدت تغییر نخواهد خورد.
او از کشته شدن برهان الدین ربانی در کابل و انتصاب فوری صلاح الدین ربانی پسرش به صفت رییس شورای عالی صلح و رهبر جمعیت و یا هم کشته شدن ارسلا رحمانی عضو شورای عالی صلح و انتصاب پسرش به صفت عضو این شورا به عنوان مثال یاد آوری می کند.
دید ملی گرایانه
اما نسل جدید سیاسی تا چه حد با توجه به واقعیت ها و ضرورت های عینی جامعه عمل کرده و به کدام اندازه خط فکری متغیر نسبت به سیاسیون پیشین افغانستان خواهند داشت.
فاطمه ربانی، دختر برهان الدین ربانی فقید، رئیس پیشین شورای عالی صلح که وی نیز در رشتۀ علوم سیاسی از بریتانیا ماستری دارد، در مصاحبه با رادیو آشنا گفت که هیچ چیزی با اهمیت تر از ارادۀ ملت و مصالح کشور نیست.
شمار زیاد منتقدین همواره بر این نکته اشاره کرده اند که در بسا موارد، شماری از احزاب سیاسی مشی حزبی را بر اراده و خواست اکثریت مردم افغانستان و منافع علیای کشور ترجیح داده اند.
خانم ربانی می گوید که اقتضای دموکراسی، حفظ منافع ملی است نه علایق فردی و گروهی. او ابراز آمادگی می کند که بنا به خواست و میل مردم برای افغانستانی که به باور وی در آیندۀ نه چندان دوری شاهد صلح دایمی خواهد بود خدمت خواهد کرد.
خواستیم در این مورد نظر باتور دوستم، پسر عبدالرشید دوستم را داشته باشیم که در ترکیه سرگرم فرا گیری علوم سیاسی است، اما با وصف تماس های مکرر نتوانستیم دیدگاه او را در این مطلب بگنجانیم.
منفعت گروهی یا مصلحت ملی
نظیف شهرانی استاد پوهنتون اندیانا و تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان به این باور است که انتقال موروثی قدرت در یک نظام دموکراتیک، از کاستی در چهار چوب قانونی قدرت یعنی قانون اساسی ناشی می شود.
شهرانی می گوید که شاید در طرز دید نسل جدید سیاسی که به آن اشاره شد تفاوت هایی موجود باشد، اما به باور وی آنها در جامعه یی وارد عمل می شوند که در آن مصلحتگرایی مطرح است و در شرایط کنونی افغانستان عملکرد با یک تفکر جدید مورد سوال قرار می گیرد.
او ابراز عقیده می کند که تا زمانی که در ارکان و اصول اساسی سیاست به ویژه قانون اساسی تعدیل و تغییر لازم به میان نیاید، نقش افراد و اشخاص چندان چشمگیر نخواهد بود.
اما مجیب مشعل که خود تماس های دوامداری با شماری از این جوانان به ویژه ادیب فهیم، پسر مارشال فهیم، معاون اول ریاست جمهوری، باتور دوستم یا متین بیک، پسر مطلب بیک یکی دیگر از فرماندهان فقید شمال و شماری دیگر از چنین افراد داشته است، با درنظر داشت طرز دید آنان نسبت به آینده خوشبین است.
مشعل می گوید که پدران شماری از این چهره ها تعلیمات در سطح ابتدایی یا سواد در حد مسجد و دروس اسلامی داشتند و اکنون چهره های جوان با فراگیری تحصیل در پوهنتون های لبرال غربی نوعی جدایی راه و خط فکری را بین این دو نسل برجسته می سازند.
او می گوید زمانیکه با شماری از این افراد تبادل نظر می کرد، حتا خود باور نمی کرد که با کسی طرف صحبت است که پدرش به نحوی در جنگ و نا آرامی های سالیان اخیر در افغانستان دخیل بوده است. مشعل ابراز خوشبینی می کند که آنان با یک نگرش تازه و طرز دید جدید وارد عرصۀ سیاسی خواهند شد.
اما گذشت زمان این را به اثبات خواهد رساند که نسل تازه برخاستۀ سیاسی در افغانستان تا کدام سرحد متعهد و پا بند به ارزش های ملی و دموکراتیک خواهند بود.
گذار افغانستان از جنگ و ورود آن کشور به صفحۀ دموکراسی نوین، شمار زیاد جوانان به ویژه آنانی را که در چند دهۀ گذشته و عصر حاضر از قدرت و نفوذ سیاسی و بنیۀ قوی سیاسی برخوردار اند به فراگیری درس و تحصیل در عالیترین نهاد های تعلیمی جهان وا داشته است.
پرسشی به میان می آید که آیا نسل جدید سیاسی به ویژه آنانی که پدران شان به گونه یی در جریانات نظامی و سیاسی چند دهۀ اخیر دخیل بوده اند، تا چه حد در عرصۀ عمل متمایز از پیشینیان خویش عمل کرده و به کدام پیمانه منافع ملی را در دستور کار خود قرار خواهند داد؟
مجیب مشعل، نویسنده و خبرنگار افغان پس از تقرر میراثی چندین تن در پست های حساس حکومت، این اقدام را در قالب یک نظام دموکراتیک و منتخب به ارزیابی گرفته و برای نخستین بار مطلبی را در این مورد در مجلۀ تایم به نشر می رساند.
او با اشاره به فراگیری تحصیلات عالی سیاسی فرزندان شماری از فرماندهان و رهبران جهادی چون ادیب فهیم، پسر مارشال فهیم معاون رئیس جمهور افغانستان، باتور دوستم، پسر عبدالرشید دوستم فرمانده مقتدر در شمال افغانستان و شمار دیگر می گوید که تا آیندۀ نا معلومی سرنوشت مملکت را این چهره ها قلم خواهند زد.
مشعل می گوید که پس از قتل های زنجیره یی در افغانستان و توزیع میراثی کرسی های آنان چنین استنباط می شود که قدرت سیاسی افغانستان در حیطۀ انحصار یک عدۀ محدود بر سر اقتدار، باقی مانده و نخبگان حکومت در کوتاه مدت تغییر نخواهد خورد.
او از کشته شدن برهان الدین ربانی در کابل و انتصاب فوری صلاح الدین ربانی پسرش به صفت رییس شورای عالی صلح و رهبر جمعیت و یا هم کشته شدن ارسلا رحمانی عضو شورای عالی صلح و انتصاب پسرش به صفت عضو این شورا به عنوان مثال یاد آوری می کند.
دید ملی گرایانه
اما نسل جدید سیاسی تا چه حد با توجه به واقعیت ها و ضرورت های عینی جامعه عمل کرده و به کدام اندازه خط فکری متغیر نسبت به سیاسیون پیشین افغانستان خواهند داشت.
فاطمه ربانی، دختر برهان الدین ربانی فقید، رئیس پیشین شورای عالی صلح که وی نیز در رشتۀ علوم سیاسی از بریتانیا ماستری دارد، در مصاحبه با رادیو آشنا گفت که هیچ چیزی با اهمیت تر از ارادۀ ملت و مصالح کشور نیست.
شمار زیاد منتقدین همواره بر این نکته اشاره کرده اند که در بسا موارد، شماری از احزاب سیاسی مشی حزبی را بر اراده و خواست اکثریت مردم افغانستان و منافع علیای کشور ترجیح داده اند.
خانم ربانی می گوید که اقتضای دموکراسی، حفظ منافع ملی است نه علایق فردی و گروهی. او ابراز آمادگی می کند که بنا به خواست و میل مردم برای افغانستانی که به باور وی در آیندۀ نه چندان دوری شاهد صلح دایمی خواهد بود خدمت خواهد کرد.
خواستیم در این مورد نظر باتور دوستم، پسر عبدالرشید دوستم را داشته باشیم که در ترکیه سرگرم فرا گیری علوم سیاسی است، اما با وصف تماس های مکرر نتوانستیم دیدگاه او را در این مطلب بگنجانیم.
منفعت گروهی یا مصلحت ملی
نظیف شهرانی استاد پوهنتون اندیانا و تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان به این باور است که انتقال موروثی قدرت در یک نظام دموکراتیک، از کاستی در چهار چوب قانونی قدرت یعنی قانون اساسی ناشی می شود.
شهرانی می گوید که شاید در طرز دید نسل جدید سیاسی که به آن اشاره شد تفاوت هایی موجود باشد، اما به باور وی آنها در جامعه یی وارد عمل می شوند که در آن مصلحتگرایی مطرح است و در شرایط کنونی افغانستان عملکرد با یک تفکر جدید مورد سوال قرار می گیرد.
او ابراز عقیده می کند که تا زمانی که در ارکان و اصول اساسی سیاست به ویژه قانون اساسی تعدیل و تغییر لازم به میان نیاید، نقش افراد و اشخاص چندان چشمگیر نخواهد بود.
اما مجیب مشعل که خود تماس های دوامداری با شماری از این جوانان به ویژه ادیب فهیم، پسر مارشال فهیم، معاون اول ریاست جمهوری، باتور دوستم یا متین بیک، پسر مطلب بیک یکی دیگر از فرماندهان فقید شمال و شماری دیگر از چنین افراد داشته است، با درنظر داشت طرز دید آنان نسبت به آینده خوشبین است.
مشعل می گوید که پدران شماری از این چهره ها تعلیمات در سطح ابتدایی یا سواد در حد مسجد و دروس اسلامی داشتند و اکنون چهره های جوان با فراگیری تحصیل در پوهنتون های لبرال غربی نوعی جدایی راه و خط فکری را بین این دو نسل برجسته می سازند.
او می گوید زمانیکه با شماری از این افراد تبادل نظر می کرد، حتا خود باور نمی کرد که با کسی طرف صحبت است که پدرش به نحوی در جنگ و نا آرامی های سالیان اخیر در افغانستان دخیل بوده است. مشعل ابراز خوشبینی می کند که آنان با یک نگرش تازه و طرز دید جدید وارد عرصۀ سیاسی خواهند شد.
اما گذشت زمان این را به اثبات خواهد رساند که نسل تازه برخاستۀ سیاسی در افغانستان تا کدام سرحد متعهد و پا بند به ارزش های ملی و دموکراتیک خواهند بود.