شهریار می نویسد که قبل از وارد شدن قوای نظامی امریکا در نبرد افغانستان، شماری از افغان ها از آن می هراسیدند که آیا ایالات متتحده می داند که در چه کارزاری وارد شده است.
نویسنده به اشغال افغانستان توسط قشون سرخ اتحاد جماهیر شوروی وقت اشاره می کند که داستان آن هنوز هم به خط سیاه در ذهن و دماغ افغان ها حک شده است. همچنان خاطرات تخریب کابل توسط مجاهدین و رژیم دهشت پرور طالبان را به خاطر دارند ولی هیچ یکی از آنها نتوانسته است که تخطی بی باکانۀ قشون سرخ از حاکمیت ملی افغان ها را زایل سازد.
مطلب ادامه می یابد که با احساسات افغان ها در خصوص سربازان زیاد غربی چه باید کرد که به افغانستان وارد شده و به مردم آن کشور می گویند که چه کنند ویا چه نکنند؟
اندیورینگ امریکا از قول شهریان نگاشته است که امریکایی ها تنها مردمی نیستند که به عمومیت بخشیدن مردم و کشور ها بر اساس حضور و موقعیت خود معتاد باشند؛ اگر امریکایی ها به سادگی افغان ها را با عرب ها و افغانستان را با عربستان سعودی اشتباه می گیرند، باید آماده باشند که افغان ها کم از کم شباهت هایی را میان اتحاد جماهیر شوروی وقت و امریکایی ها ترسیم کنند.
در مطلب آمده است که افغان ها از حضور ناتو استقبال کرده و هنوز هم به استقبال شان ادامه می دهند. در بدل، این برای امریکا و متحدین آن سخت تمام می شود که از آنها خواسته شود، که بار بار خواستار خاطره های شوروی سابق نشوند.
سربازان شوروی نیمه شب ها، با شکستن دروازۀ خانۀ افغان ها فرزندان، برادران و پدران مردم را با خود می بردند، که در برخی موارد آنان دیگر برای همیش از پیش چشم عزیزان شان دور می شدند. اما امریکا و متحدین آن می تواند با اجتناب از همچو صیادی، دل و ذهن افغان ها را از خود سازد.
در اخیر مطلب اندیورینگ امریکا به نوشتۀ جاش شهریار آمده است که پس از رویداد ولسوالی پنجوایی قندهار، ناتو باید در مورد عملیات شب هنگام خود فکر کند و با آن عملکرد خود را از قشون سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق متمایز سازند.