تاشمراد قره (نام مستعار) یکی از پیلوتهای حکومت پیشین افغانستان است که پس از سقوط افغانستان به دست گروه طالبان، مجبور به ترک کشورش شد و حالا در ایالات متحده زندگی و کار میکند، اما نه منحیث پیلوت.
تاشمراد قره ۳۷ ساله که به دلیل تهدید انتقامجویی طالبان از اعضای خانوادهاش نام اصلیاش در این گزارش ذکر نمیشود، پس از تقریباََ ۱۰ سال ایفای وظیفه منحیث پیلوت نظامی، دیگر نتوانست به وظیفهٔ مورد نظرش ادامه بدهد؛ او زمانی مجبور به ترک کشورش شد که نیروهای بین المللی به رهبری ایالات متحده در نیمهٔ دوم سال ۲۰۲۱ روند تخلیه از افغانستان را آغاز کردند.
زمانیکه طالبان بار دیگر بر افغانستان مسلط شدند، قره نه تنها وظیفهٔ دلخواهاش را به یک بارگی از دست داد، بلکه از خانوادهاش نیز دور شد.
تا دو سال قبل قره طیارهٔ نوع پیسی-۱۲ را در شمال افغانستان پرواز میداد و به عملیات ویژهٔ ایالات متحده که مواضع طالبان را در کوهها هدف قرار میداد، کمک میکرد.
او میگوید: "ماموریتهای بسیار خطرناک را در افغانستان انجام دادم تا افراد بد مانند القاعده و طالبان را دستگیر کنم. ما همیشه افراد بد را تعقیب میکردیم."
او که با عینکهای شببین و کمرههای مادون قرمز مجهز بود، شب هنگام در ارتفاع بین ۳۰۰۰ تا بیش از ۷۶۰۰ متر در حریم هوایی افغانستان پرواز میکرد و گروههای مخالف حکومت وقت را هدف قرار میداد.
اما حالا قره در غرب ایالت ویرجینیای امریکا مسکن گزین شده و بر خلاف شغل قبلیاش به حیث کارمند کیفیت آب ایفای وظیفه میکند، زیرا ادارهٔ هوانوردی فدرال ایالات متحده سند تحصیلی وی را به رسمیت نمیشناسد.
اگر بخواهد بار دیگر به شغل پیلوتی برگردد، قره ناگزیر است چندین گام را بردارد تا مجوز پیلوت طیارههای تجارتی را در ایالات متحده به دست بیاورد.
او میگوید که در برخی اوقات احساس غمگینی میکند، چون هنوز هم در مورد پرواز طیاره فکر میکند. او میگوید: "رویای من این بود که طیاره را پرواز بدهم."
قره میگوید زمانیکه فقط ۱۰ سال سن داشت، یک هلیکوپتر در مزرعهٔ شان واقع در شمال افغانستان نشست اضطراری کرد و از آن زمان به بعد، همیشه میخواست طیاره را پرواز بدهد.
روزی یکی از دوستان خانوادگی قره که در اردوی افغانستان کار میکرد، به روستای شان آمد. قره از او پرسید که چگونه میتوان پیلوت شد. پاسخ دوست خانوادگی شان این بود که باید زبان انگلیسی را بیاموزد، زیرا این لسان در سراسر جهان در بخش هوانوردی استفاده میشود.
قره نمیدانست نزد چه کسی زبان انگلیسی بیاموزد، بناََ تصمیم گرفت تا یک کتاب آموزش این لسان را از یکی از دوکانهای محله بخرد. در این کتاب عبارتها از لسان مادریاش، دری، به زبان انگلیسی ترجمه شده بود.
او در نهایت در سال ۲۰۱۲ از اکادمی نظامی ملی افغانستان سند فراغت را در رشتهٔ زبان و فرهنگ که تمرکز آن به هوانوردی بود، به دست آورد. پس از فراغت، در یکی از پایگاههای ایالات متحده واقع در غرب افغانستان آموزش پرواز دید.
قره میگوید: ''زمانیکه پرواز میکردم، کارم را دوست داشتم و برای کشورم خدمت میکردم. پرواز اشتیاق بزرگم است. ای کاش می توانستم یک روز دوباره پرواز کنم، اما بودجهای برای رفتن به مکتب ندارم."
داستان قره مانند بسیاری از دیگر افغانهایی است که به ایالات متحده مسکن گزین شده اند و نمیتوانند در مسلک شان کار پیدا کنند. قره میخواهد جواز پروازهای هوانوردی را در بخش تجارتی بدست بیاورد، اما توان مالی را ندارد که دورس پیلوتی را در امریکا فرا بگیرد.
این پیلوت حکومت پیشین افغانستان در کنار کار اصلیاش منحیث تخنیکر کیفیت آب در یکی از ادارات خدمات آبرسانی، در آخر هفته— روزهای شنبه و یکشنبه— توسط موتر غذای رستورانها را به مشتریان انتقال میدهد و پول به دست میاورد.
او میگوید زمانی که هزینهٔ مصارف زندگیاش به شمول کرایه خانه را میپردازد و مقداری پول به خانوادهاش که هنوز هم در افغانستان به سر میبرد، ارسال میکند،هیچ پول باقی نمیماند که مصارف دروس پیلوتی را پرداخت کند.
او گفت: "داستان زندگیام مانند یک قصه تلخ است که کشورم را ترک کردم. ما همه چیز داشتیم. معاش خوب داشتیم. همراه با خانواده و فرزندانم بودم."
بر اساس گزارشی یک سازمان غیر انتفاعی موسوم به Upwardly Global که در بخش کمک به مهاجرین تازه وارد کار میکند، ۲۵ درصد افغانهایی که به تازگی وارد ایالات متحده شده اند، افراد تحصیل کرده و مسلکی استند.
جاشوا گارنر، مدیر ارتباطات استراتیژیک این سازمان، میگوید که شرکتها اسناد شهروندان خارجی را که دارای تحصیلات عالی استند، به رسمیت نمیشناسند.
اما گارنر میگویند که این وضعیت در ایالات متحده معمول است، زیرا در حال حاضر دو میلیون مهاجر و پناهجو در سراسر امریکا بیکار اند و یا قادر نیستند مطابق مسلک شان کار پیدا کنند. بسیاری از این مهاجرین و پناهجویان فقط کاری پیدا میکنند که نیازمندیهای اولیهٔ شان را فراهم کنند.
بر اساس پژوهش انستیتیوت پالیسی مهاجرین، از سال ۲۰۱۹ به اینسو، ۴۸ درصد افرادی که وارد ایالات متحده شده اند، افراد تحصیل کرده و مجرب استند. این رقم در دههٔ ۱۹۹۰ میلادی فقط ۲۷ در صد بود. اما در مقایسه با افرادی که در امریکا تولد شده و تحصیل کرده اند، مهاجرین کمتر قادر به دریافت کار مطابق تحصیل و تجربهٔ کاری شان میشوند.
ترک دیار و زندگی دور از خانواده
قره قبل از اینکه روند خروج پر هرج و مرج نیروهای بین المللی از افغانستان تکمیل شود، برای ماموریت دو هفتهای به شمال افغان گماشته شد.
زمانی که در شمال افغانستان ماموریتاش را انجام میداد، یکی از دوستان خانوادگیاش برایش تیلفون کرد و گفت که طالبان در صدد تصرف کابل استند و همکارانش نیز این خبر را تایید کردند.
فرماندهی هلیکوپترها در میدان هوایی مزار شریف به قره دستور داد که به کابل پرواز کند تا شماری از پرسونل نظامی را به اوزبیکستان انتقال بدهد. قره به کابل رسید، کابل بار دیگر در آستانهٔ سقوط به دست طالبان قرار داشت. در آن زمان، خانوادهاش نیز در کابل بود.
فرمانده قره برایش گفت که میدان هوایی را ترک نکند، زیرا وضعیت خطرناک است. اما قره صبح روز بعد به خانه رفت تا خانوادهاش را بیبیند.
او توانست تا دو پسر و همسرش را که در آن زمان حامله بود، بیبیند، اما نتوانست با آنها مدت زیادی سپری کند،، زیرا دستور گرفته بود که در تخلیهٔ پرسونل نظامی کمک کند.
قره میگوید که در آن وقت نمیدانست که کابل را برای همیشه ترک میکند و برای آخرین بار شخصاََ با خانوادهاش دیدار میکند.
او با یک طیارهٔ نظامی نوع پیسی-۱۲ که گنجایش هفت نفر را داشت، ۱۲ پرسونل نظامی را به اوزبیکستان انتقال داد، زیرا از قبل اجازهٔ نشست را از مقامات آن کشور دریافت کرده بود.
با وجود اجازهٔ قبلی، هنگامی که به سرحد اوزبیکستان رسید، مقامات آن کشور اجازهٔ ورود را ندادند. قره برای ۴۵ دقیقه در نزدیکی سرحد میان افغانستان و اوزبیکستان دور زد تا اینکه مواد سوخت طیاره نزدیک به تمام شدن رسید و در نهایت در یکی از میدانهای هوایی اوزبیکستان نشست اضطراری کرد.
زمانیکه در آن کشور نشست کرد، نظامیان اوزبیکستان آنان را به یک خیمه انتقال دادند و برای یک ماه نتوانست با خانوادهاش تماس بر قرار کند. او میگوید که مقامات اوزبیکستان با آنان مانند یک زندانی رفتار میکردند، زیرا نه شرایط گرفتن حمام مساعد بود و نه غذای مناسب و زندگی در هوایی گرم خیمه برای شان طاقت فرسا بود.
در نهایت پس از مدتی، یکی از فرماندهان که تیلفون با خود داشت، پیامی برای یکی از مقامات امریکایی که با وی تماس داشت، ارسال کرد و دو هفته پس از آن، این مقام ایالات متحده آنان را به یک هوتل انتقال داد.
در نهایت قره توانست با همسرش تماس تیلفونی بر قرار کند. او گفت: ''همسرم شوکه شده بود که من هنوز زنده استم." به گفتهٔ قره، همسرش نیز به میدان هوایی رفته بود تا از کابل فرار کند، اما ازدحام بیش از حد، فیر و انفجار بم در نهایت موجب شد تا همسرش تصمیم بگیرد که زندگی فرزندانش را به خطر نیاندازد.
پس از ماهها انتظار، قره بالاخره در دسمبر ۲۰۲۱ به ایالات متحده رسید و از آن زمان تا حالا در چارچوب برنامهٔ اقامت موقت بشردوستانه (Humanitarian Parole) پذیرفته شده است.
اما اعضای خانوادهاش به شمول همسر و فرزندانش هنوز هم از یک نقطهٔ افغانستان به نقطهٔ دیگر در حال فرار استند، زیرا ترس دارند که مبادا طالبان در صدد انتقامجویی از قره باشند. قره تا حالا دختر نوزادش از نزدیک ندیده است.
قره همه تلاش خود را به خرج میدهد تا خانوادهاش با او یکجا شود.او میگوید که زندگی بدون خانواده برایش ''بی مفهوم'' است. او گفت: "وقتی اینجا آمدم، فکر میکردم که حکومت [امریکا] برایم کمک خواهد کرد تا خانوادهام را اینجا بیاورم، زیرا در گذشته برای حکومت ایالات متحده کار میکردم."
قره زیر فشار همسرش نیز قرار دارد. او میگوید: ''همسرم هر روز مرا مقصر میداند. این تقصیر تو است که ما هنوز هم در افغانستان هستیم."
در مدت زمانی که قره در ایالات متحده به سر برده است، در کنار سازمانهای غیر انتفاعی، شماری از نظامیان امریکایی که در افغانستان وظیفه انجام داده بودند، قره را کمک کردند.
در ماه جون سال روان، قره در نهایت ایمیلی از وزارت خارجهٔ امریکا دریافت کرد. در این ایمیل نوشته شده است که خانوادهٔ قره واجد شرایط است تا با او در ایالات متحده یکجا شود. او بلافاصله همسرش را از این خبر خوش آگاه کرد.
با اینحال قره نمیداند که همسر و فرزندانش چه زمانی به ایالات متحده خواهند رسید، اما برای آغاز زندگی و فرصتهای نو در ایالات متحده امیدوار است.