آیا حلقۀ رهبری طالبان دچار اختلاف شده است؟

با آنکه در چند روز اخیر رسانه‌ها از بروز اختلاف در حلقۀ رهبری طالبان خبر داده و به غیابت ملا عبدالغنی برادر، معاون کابینۀ سرپرست طالبان به عنوان نشانۀ بارز این اختلاف اشاره کرده اند، ملا برادر در یک مصاحبۀ کوتاه موجودیت اختلافات درونی طالبان را رد کرده است.

آقای برادر در مصاحبه با رادیو صدای ملت، در پاسخ‌هایی که آن را از روی متن از قبل نوشته شده می‌خواند از سلامتی خودش و "ترحم و شفقت" میان طالبان خبرداده و رسانه‌ها را به شایعه پراگنی متهم کرده است.

با اینحال، نوارهای صوتی منسوب به برخی اعضای طالبان که در شبکه‌های اجتماعی نشر شده است، دال بر این ادعا است که گویا ملا برادر پس از جدال لفظی با رهبران شبکۀ حقانی در ارگ، به قندهار رفت و حتا در جریان دیدار وزیر خارجۀ قطر با رییس و اعضای کابینۀ سرپرست طالبان حضور نداشت.

عوامل احتمالی اختلاف طالبان

شماری از کارشناسان امور به این باور اند که شبکۀ حقانی به عنوان نیروی محرک جنگی طالبان، خود را مستحق گرفتن سهم بیشتر در قدرت دانسته و تلاش می‌کند که شاخۀ سیاسی آن گروه، به ویژه ملا برادر، که در چند سال اخیر سرگرم مذاکرات بوده است، در حاشیه رانده شود.

سید زمان هاشمی، تحلیلگر سیاسی مستقر در بریتانیا با تایید اختلاف طالبان بر سر تقسیم قدرت گفت: "بخش عمدۀ جنگ در افغانستان را شبکه حقانی به عهده داشت و پیچیده‌ترین عملیات‌ها را برضد نیروی‌های بین‌المللی و دولت افغانستان انجام داده است. در سقوط کابل و سایر شهرهای بزرگ نسبت به سایر گروه‌های طالبان نقش پیشتاز داشت و به سرعت در تسخیر شهرها عمل نمود و بالا دستی داشته است و حتا گفته می‌شود که شهر کابل تماما توسط نیروهای شبکه حقانی تسخیرگردیده و اکنون کنترول می‌شود."

آقای هاشمی می‌گوید که شبکۀ حقانی به عنوان "مغز متفکر و طراح حملات انتحاری و انفجاری طالبان" در ۲۰ سال پسین، که به گفتۀ وی مستقیماً توسط "استخبارات پاکستان آموزش، تمویل، تجهیز، رهبری و کنترول" شده است، خود را پیروز میدان و حتا مستحق کرسی صدارت دانسته و سهم دیگران به شمول جناح ملا برادر را نادیده می‌گیرد.

افزون بر ایفای نقش در جنگ، به باور آگاهان، مسایل درون قومی پشتون‌ها و نیز دخالت استخبارات پاکستان سبب شد تا اعلام دولت سرپرست طالبان سه هفته طول بکشد و سرانجام با پادرمیانی فیض حمید، رییس استخبارات نظامی پاکستان، به ظاهر اختلافات درونی طالبان فروکش کند و کابینۀ سرپرست معرفی شود.

با اینحال، پس از سفر فیض حمید به کابل، حکومت پاکستان ادعاهایی را رد کرد که گویا این مقام استخباراتی پاکستان برای حل اختلافات طالبان و زمینه سازی برای تشکیل کابینۀ سرپرست آن گروه به کابل رفته بود.

اختلاف قومی

شماری دیگر از تحلیلگران، افزون بر دخالت استخبارات نظامی پاکستان، اختلافات قومی میان شاخه‌های عمدۀ پشتون‌ها -درانی و غلجایی- را مایۀ اختلاف کنونی رده‌های رهبری طالبان می‌پندارند.

یک تحلیلگر سیاسی مستقر در کابل که به دلایل امنیتی نخواست نامش در گزارش ذکر شود، کشیدگی‌ها و اختلافات درونی پشتون‌ها بر سر زعامت را مایۀ اختلاف رهبران طالبان می‌پندارد. او می‌گوید که طالبان و عموم احزاب و جریان‌های سیاسی پشتو زبان خود را متعلق به یکی از قبایل اصلی –درانی و غلجایی- پشتون دانسته و شاخۀ خود را سزاوار زعامت کشور می‌دانند.

او می‌گوید که ادامۀ این اختلاف درون قومی بر سر قدرت می‌تواند پیامد جدی در پی داشته باشد و افزون بر احتمال جنگ درون قبیله‌ای، زمینۀ حضور اقوام غیرپشتون به ویژه تاجیک، اوزبیک و هزاره را در صحنه متبارز سازد، به گونه‌ای که یا این اقوام غیر پشتون صف واحد مقاومت علیه طالبان را ایجاد کنند یا هم در کنار دو گروه "زعامت طلب غلجایی و درانی" بایستند.

عبدالمجید اسکندری، تحلیلگر روابط بین المللی مستقر در بریتانیا در صحبت به صدای امریکا گفت که طالبان یک شبکۀ ساختۀ دست پاکستان و وابسته به استخبارات آن کشور است. او می‌گوید که پاکستان همواره توجه بیشتر به آن طالبان داشته است که تندروتر بوده اند.

آقای اسکندری همچنین به این باور است که پاکستان از ساختار قومی طالبان پشتون استفاده می‌کند تا به گفتۀ وی، در صورتی که یکی از رهبران طالبان از دستورات پاکستان سرپیچی کند، توسط شاخۀ دیگر این گروه مورت عتاب قرار گیرد.

او همچنین با اشاره به زندانی بودن ملا برادر در پاکستان و برخورد "اهانت‌بار" با وی استدلال می‌کند که ملا برادر یا هر کس دیگری که باشد، به صفت یک انسان اهانت به خویش را فراموش کرده نمی‌تواند. او گفت: "من باور دارم که پاکستانی‌ها و آی اس آی اعتمادی که بالای شبکۀ حقانی کرده می‌تواند، بالای ملا بردار کرده نمی‌تواند."

ملا عبدالغنی برادر در سال ۲۰۱۰ در پاکستان بازداشت شد و تا سال ۲۰۱۸ در زندان ادارۀ استخبارات نظامی پاکستان محبوس بود، تا اینکه در اثر فشار ایالات متحده، وی از زندان رها و به قطر منتقل شد.

دو نسل طالبان

تقسیم قدرت و منابع، دخالت دست‌های بیرونی و تفاوت سنی بین نسل اول و دوم طالبان، مسایلی است که از دید تحلیلگرانی چون ادریس رحمانی، کارشناس سیاسی مستقر در امریکا، مایۀ اختلاف در این گروه شده است.

آقای رحمانی می‌گوید که هر یک از رهبران طالبان در بحث تقسیم قدرت و منابع، تعبیر منحصر به خود را دارند. او همچنین با اشارۀ غیر مستقیم به کشورهای خارجی به ویژه پاکستان، می‌گوید که این قدرت‌های بیرونی همواره پالیسی دو و یا چند پارچه نگهداشتن گروه‌های نیابتی شان را مد نظر داشته و برای این مقصد از مسایل و ایجاد شکاف قومی استفاده کرده اند تا رهبران وابسته به خود را بتوانند زیر کنترول داشته باشند.

یک مورخ مستقر در کانادا که نخواست نامش گرفته شود، نیز بحث قدرت و تقسیم منابع را بیشتر از دیگر مسایل، مایۀ اختلاف طالبان می‌داند. او به این باور است که در شرایط کنونی پاکستان ترجیح می‌دهد تا از شبکۀ حقانی حمایت کند، زیرا قدرت نظامی بیشتر را در اختیار دارد، اما تاکید کرد که پاکستان یک کشور "عملگرا" است و اگر منافع اش ایجاب کند، مهره اش را عوض خواهد کرد.

افزون بر این، به باور آقای رحمانی تفاوت سن بین نسل اول طالبان و نسل دوم این گروه، بینش آنان را نسبت به اوضاع متفاوت کرده و تا حدی سبب اختلاف در حلقۀ رهبری این گروه شده است.

نسل نخست رهبران طالبان به شمول، ملا محمد عمر، بنیانگذار و رهبر فقید و ملا برادر یکی دیگر از بنیانگذاران این گروه، در دهۀ ۱۹۷۰ میلادی و پس از آغاز جهاد مردم افغانستان در برابر تهاجم قشون سرخ اتحاد جماهیر شوروی پیشین، در قالب تنظیم‌های مجاهدین عرض اندام کردند.

برخی دیگر از تحلیلگران، ایجاد اختلاف و شکاف درونی ادعا شده میان طالبان را، کم از کم در حال حاضر، تهدید جدی برای حفظ تمامیت این گروه نمی‌پندارند.

مایکل کوگلمن، معاون برنامۀ آسیا در مرکز ودرو ویلسن مستقر در واشنگتن دی سی به اسوشیتدپرس گفته است که طالبان در طول سال‌ها با وصف مناقشات و اختلافاتی که داشته اند، انسجام این گروه را حفظ کرده و در تصامیم بزرگ پسگرد نداشته اند.

آقای کوگلمن گفت: "فکر کنم که اختلاف کنونی [طالبان] مدیریت شده می‌تواند. هنوز هم طالبان برای تحکیم قدرت، کسب مشروعیت و رسیدگی به چالش‌های بزرگ اجتماعی زیر فشار زیاد قرار دارند. در صورت ناکام شدن این تلاش‌ها، این گروه زیر فشار، شاهد کشمکش‌های فزایندۀ درونی شده می‌تواند."

اما در این میان، آیا مولوی هبت‌الله اخندزاده، رهبر طالبان که این گروه وی را "امیرالمومنین" می‌خواند، در رفع اختلافات درونی طالبان می‌تواند ممد باشد یا خیر؟

اکثر آگاهان به این باور اند اگر ملا هبت‌الله که مشخص نیست مرده است یا زنده، بخواهد این اختلاف را از میان بردارد، حرف گروهی بر کرسی خواهد نشست که قدرت بیشتر نظامی داشته و از حمایت پاکستان برخوردار است، نه یک مقام مذهبی که قدرت اندک نظامی دارد.

این تحلیلگران استدلال می کنند که ادامۀ‌ منازعه و اختلافات میان رهبران طالبان بر سر زعامت می‌تواند زمینۀ دخالت هند را فراهم کنند. آنان اعلام حضور جبهۀ آزادی به رهبری فرزند ملا عبدالمنان نیازی، رهبر شاخۀ انشعابی طالبان در هرات را به عنوان مثال برجسته می‌کنند. فرزند ملا منان نیازی در نخستین اعلامیه‌اش افغانستان را اشغال شده از سوی پاکستان دانست و از جنگ علیۀ رژیم طالبان سخن گفت.