نهاد حقوقی موسوم به رصدخانه جهانی (The Global Observatory) با نشر مقالهای تحت عنوان "فرصتی برای تجدید؟ درس های آموخته شده در مورد زنان، صلح و امنیت در افغانستان" وضعیت زنان افغان تحت حاکمیت طالبان را مایوسکننده خوانده است.
در این مقاله که روز سه شنبه ۲۸ می (هشتم جوزا) نشر شد، آمده است که طالبان از زمان تسلط دوباره بر افغانستان در اگست ۲۰۲۱، به محدود کردن جنبههای زندگی زنان اقدام کرده تا کنترول شان را بر افغانستان تقویت کنند.
رصدخانه جهانی گفته است: "زنان در افغانستان در حال حاضر در وضعیت ستم جنسیتی نهادینهشده، جداسازی، و معافیت از مجازات خشونت جنسی به سر میبرند، وضعیتی که به آپارتاید جنسیتی معروف شده است".
طالبان در بیش از دو نیم سال گذشته که دو باره بر افغانستان حاکم شده، محدودیتهای فزاینده را بر زنان وضع کرده اند، از ممنوعیت آموزش و کار گرفته تا تفریح، ورزش و آرایش زنان.
رصدخانه جهانی در مقالهاش با استناد به گزارشهای گزارشگر ویژه ملل متحد در امور حقوق بشر گفته است: "افغانستان به محدودیت شدید حقوق زنان و دختران که قبل از سال ۲۰۰۱ وجود داشت بازگشته است."
در بخش دیگر این مقاله به امنیت و حقوق زنان در پروسۀ صلح پرداخته شده است. بر بنیاد یافتههای این نهاد، امنیت و حقوق زنان طی بیش از دو دهه گذشته توسط پروسههای صلح تضعیف شده و بازیگران بینالمللی آن را برای پیشبرد برنامههای دیگر مورد معامله قرار داده اند.
این نهاد به مذاکرات دوحه و توافقنامهای که بین ایالات متحده و طالبان امضا شد، استناد کرده و گفته است که این توافق سیاسی بدون دخالت هیچ نمایندهای از حکومت افغانستان و بدون فشار بر طالبان برای حضور زنان در هیات شان انجام شد.
رصدخانه جهانی افزوده است: "توافق دوحه نشاندهنده یک شکست اساسی در مشارکت در چانهزنی مردسالارانه بود و زنان را از روند صلح بیشتر دور کرد."
به باور این نهاد ضروری است که کشورهای کمککننده با نمایندگان مختلف افغانستان - زنان و مردان - در داخل و خارج از کشور ملاقات کنند. آنها باید جامعه مدنی زنان افغانستان را بهتر درک کنند و از آنان حمایت کنند.
مقاله پیشنهاد کرده است: "قدرتهای منطقهای که برقراری مجدد روابط با طالبان را آغاز کرده اند، نقش حیاتی ویژهای در انتقال اولویتهای تعهدات بینالمللی برای حمایت از حقوق بشر دارند."
علاوه بر این، مقاله تاکید کرده است که هیاتهای دپلوماتیک بینالمللی میتوانند جدیت خود را برای حمایت از حقوق زنان با مشارکت آشکار زنان نشان دهند و به یک استراتیژی سیاسی چندجانبه منسجم نیاز وجود دارد تا طالبان را در قبال نقض سیستماتیک حقوق بشر زنان و دختران در افغانستان در کوتاه مدت و بلندمدت پاسخگو قرار دهد.
مقاله گفته است که استراتیژیهای سیاسی برای تعامل با طالبان، چه دپلوماسی را بر کمکهای بشردوستانه ترجیح دهند یا برعکس، بیاثر خواهند بود، مگر اینکه به سیستم اپارتاید جنسیتی طالبان بپردازند.
همچنان مقاله رویکردهای بازیگران بینالمللی را که تا اکنون اتخاذ شده، پراکنده و ناسازگار خوانده که به باور این نهاد منجر به تقویت بیشتر حکومت "سرکوبگر طالبان" شده است.
در اخیر نگارندگان مقاله تاکید کرده اند که اکنون زمان آن فرارسیده که برنامه زنان، صلح و امنیت برای افغانستان از طریق سیاستها و برنامههایی که توسط نهادها برای تامین حقوق زنان و دختران افغان به رسمیت شناخته میشود، حمایت و تقویت شود.
گروه